کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای بهر قتل ما زده بر ابروان گره
    بگشا به خنده آن لب و از ابرو آن گره
    سوسن که با دهان تو از غنچه لاف زد
    از خجلتش فتاده نگر بر زبان گره
    مشاطه را ز طره او دست کوته است
    جعد بنفشه را نزند باغبان گره
    چون گل زری که هست به می گر دهی بباد
    به زانکه غنچه وار زنی بر میان گره
    شبها چو چنگ ناله شاهی ز زلف اوست
    زانش فتاده است به رگهای جان گره

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha