به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیرشاهی سبزواری

امیرشاهی سبزواریغزل هاشمارهٔ ۶۱: یار خط بر روی زیبا میکشد

3270عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

یار خط بر روی زیبا میکشد
سبزه بر گلبرگ رعنا میکشد
ماه را دامی ز عنبر مینهد
لاله را داغی ز سودا میکشد
سنبل از سودای مشکین کاکلش
طره شبرنگ در پا میکشد
در چمن سرو از فرو دستان اوست
خویش را چندین چه بالا میکشد
ای ملامت گو، من و خاک درش
گر ترا خاطر به صحرا میکشد
میکشد پیکان ز دل، آه از جگر
شاهی از دست تو اینها میکشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۰: مبارک، منزلی کان خانه را ماهی چنین ...2شمارهٔ ۶۱: یار خط بر روی زیبا میکشد 3شمارهٔ ۶۲: دل بی رخ تو جانب گلشن نمیکشد 4شمارهٔ ۶۳: باغ را باز مگر مژده گلریز آمد 5شمارهٔ ۶۴: چمن سرسبز شد ساقی، گل و نرگس بباغ ...6شمارهٔ ۶۵: چو شمشاد قدت در گلشن آمد 7شمارهٔ ۶۶: چو ساقی آن قدح لاله گون بگرداند 8شمارهٔ ۶۷: گر من از خاک درت رفتم، دل شیدا بما ...9شمارهٔ ۶۸: ما برفتیم و دل آواره در کویت بماند 10شمارهٔ ۶۹: یار با ما چنانکه بود، نماند 11شمارهٔ ۷۰: تا بر گل تو جعد گره گیر بسته اند 12شمارهٔ ۷۱: ای بیخبر از گریه خونین جگری چند 13شمارهٔ ۷۲: جان به یاد تو یاد کس نکند 14شمارهٔ ۷۳: بیدلان کوی تو مقام کنند 15شمارهٔ ۷۴: عید شد، خوبان بعزم مجلس و می میرون ...16شمارهٔ ۷۵: فصل نوروز است و خلقی سوی صحرا میرو ...17شمارهٔ ۷۶: بزنجیر زلفت دل ماست در بند 18شمارهٔ ۷۷: پیکان غمزه را چو بتان آب میدهند 19شمارهٔ ۷۸: وقت گل، خوبان چو بزم عیش در صحرا ن ...20شمارهٔ ۷۹: خوبرویان چو خدنگ نظری بگشایند 21شمارهٔ ۸۰: سرو تو مگر ز پا نشیند 22شمارهٔ ۸۱: بتان که شیوه جور و ستیز میجویند 23شمارهٔ ۸۲: رفتیم، اگر چه دل به غمت دردمند بود 24شمارهٔ ۸۳: شبی که کوی تو ما را مقام خواهد بود 25شمارهٔ ۸۴: آن یار خشم رفته که با ما بجنگ بود 26شمارهٔ ۸۵: عمری دهان تنگ توام در خیال بود 27شمارهٔ ۸۶: رفت آنکه به وصل تو مرا دسترسی بود 28شمارهٔ ۸۷: عید است و خلقی هر طرف، دامنکشان با ...29شمارهٔ ۸۸: سوی باغ آن سرو بالا میرود 30شمارهٔ ۸۹: بی لبت هر دم ز چشم درفشان خون میرو ...31شمارهٔ ۹۰: گر به عمری ز من دلشده ات یاد آید 32شمارهٔ ۹۱: باغ را چون گل رعنا ز سفر باز آید 33شمارهٔ ۹۲: نصیب من ز تو گر درد و آه می آید 34شمارهٔ ۹۳: زلف تو سراسر شکن و تاب نماید 35شمارهٔ ۹۴: چو دل چوگان زلفت در نظر دید 36شمارهٔ ۹۵: با روی تو از سمن که گوید؟37شمارهٔ ۹۶: دل که پیش تو راز میگوید 38شمارهٔ ۹۷: ای فتنه را دو نرگس شوخ تو رازدار 39شمارهٔ ۹۸: ای به لطف از آب حیوان پاکتر 40شمارهٔ ۹۹: ای هر دم از جفای تو دل را غمی دگر 41شمارهٔ ۱۰۰: سرو ما را هر زمان دل میکشد سوی دگ ...42شمارهٔ ۱۰۱: نه کنج وصل تمنا کنم نه گنج حضور 43شمارهٔ ۱۰۲: ای سر زلف ترا دلهای مشتاقان اسیر 44شمارهٔ ۱۰۳: سفر گزیدم و داغ تو بر دلست هنوز 45شمارهٔ ۱۰۴: عید شد، ما را دل دیوانه زندانی هن ...46شمارهٔ ۱۰۵: غم روی تو دارد دل، همین بس 47شمارهٔ ۱۰۶: ای دوست، شبی به کوی ما باش 48شمارهٔ ۱۰۷: در این گلشن چه سازد بلبل از زاری ...49شمارهٔ ۱۰۸: دلم که چشم تو هر لحظه میزند تیرش 50شمارهٔ ۱۰۹: گل نو آمد و هر کس به عیش و عشرت خ ...51شمارهٔ ۱۱۰: هرکس گرفته دامن سرو بلند خویش 52شمارهٔ ۱۱۱: هر کسی پهلوی یاری به هوای دل خویش 53شمارهٔ ۱۱۲: هر که کوی تو ساخت مسکن خویش 54شمارهٔ ۱۱۳: پرده بگشا ز روی چون مه خویش 55شمارهٔ ۱۱۴: کنون که موسم عیش است و باده گلرنگ 56شمارهٔ ۱۱۵: من که چون شمع از غمت با سوز دل در ...57شمارهٔ ۱۱۶: اگر چه خاک درت ز آب دیده گل کردم 58شمارهٔ ۱۱۷: ای خسته ز تو روان مردم 59شمارهٔ ۱۱۸: بیک کرشمه که بر جان زدی، ز دست شد ...60شمارهٔ ۱۱۹: چو نتوانم که در خیل غلامانت کمر ب ...61شمارهٔ ۱۲۰: مهی شد کان رخ زیبا ندیدم 62شمارهٔ ۱۲۱: خوش آن شب کان مه رخسار و زلف پر ش ...63شمارهٔ ۱۲۲: من ار پیش یار آبرویی ندارم 64شمارهٔ ۱۲۳: هر زمان از بیخودی خواهم که آن رو ...65شمارهٔ ۱۲۴: خوش آن عیدی که اول دیده بر روی تو ...66شمارهٔ ۱۲۵: هر شب از مستی بسوی خانه ره گم میک ...67شمارهٔ ۱۲۶: با تو عمری شد که لاف دوستداری میز ...68شمارهٔ ۱۲۷: چمن بشکفت و سبزه خط کشید و سرو با ...69شمارهٔ ۱۲۸: ای در غم تو حاصل من درد و داغ هم 70شمارهٔ ۱۲۹: هر شب بدل حکایت خود در میان نهم 71شمارهٔ ۱۳۰: بر بوی تو هر روز به گشت چمن آیم 72شمارهٔ ۱۳۱: تو شهریار جهان، ما غریب شهر توایم 73شمارهٔ ۱۳۲: ما دل به چین زلف دلارام بسته ایم 74شمارهٔ ۱۳۳: ما جان بتمنای تو در بیم نهادیم 75شمارهٔ ۱۳۴: دلا ز عشق بتان چند یار غم باشیم 76شمارهٔ ۱۳۵: ما از حریم وصل تو با خاک در خوشیم 77شمارهٔ ۱۳۶: چشم تو خورد باده و من در خمار از ...78شمارهٔ ۱۳۷: جان شد آواره و دل بهر تو افگار هم ...79شمارهٔ ۱۳۸: ما را غمی است از تو که گفتن نمیتو ...80شمارهٔ ۱۳۹: مرا چشمی است از لعل تو در خون جگر ...81شمارهٔ ۱۴۰: ای باد، پرده زان گل نو رسته باز ک ...82شمارهٔ ۱۴۱: چو کلک صنع چنین رفت بر صحیفه «کن ...83شمارهٔ ۱۴۲: تا خط تو برطرف مه آورد شبیخون 84شمارهٔ ۱۴۳: بر طرف مهت غالیه خم بخم است این 85شمارهٔ ۱۴۴: باده گلرنگست و ساقی یار و نوروزی ...86شمارهٔ ۱۴۵: ما حق شناس پیر مغانیم و دیر او 87شمارهٔ ۱۴۶: عیسی دم است یار و دلم ناتوان از ا ...88شمارهٔ ۱۴۷: ای غنچه را خون در جگر، از لعل رنگ ...89شمارهٔ ۱۴۸: ای در درون خسته نشان خدنگ تو 90شمارهٔ ۱۴۹: رخ تو رشک مه و آفتاب شد هر دو 91شمارهٔ ۱۵۰: ای باد صبحدم، خبر یار من بگو 92شمارهٔ ۱۵۱: زهی از خطت نرخ عنبر شکسته 93شمارهٔ ۱۵۲: منم با درد همزانو نشسته 94شمارهٔ ۱۵۳: مائیم و دلی ز دست رفته 95شمارهٔ ۱۵۴: ساقیا، لطفی بکن جامی بده 96شمارهٔ ۱۵۵: من از خاک درت رفتم، متاعم را بغار ...97شمارهٔ ۱۵۶: زهی عشقت آتش بجان در زده 98شمارهٔ ۱۵۷: ای گل نو به سفر رفته و سالی مانده 99شمارهٔ ۱۵۸: ای دیده بسی فتنه ز بالای تو دیده 100شمارهٔ ۱۵۹: ای بهر قتل ما زده بر ابروان گره 101شمارهٔ ۱۶۰: تا بسته ای به سلسله مشکبو گره 102شمارهٔ ۱۶۱: عید است و نوبهار و جهانرا جوانئی 103شمارهٔ ۱۶۲: تا گشودی دو زلف عنبرسای 104شمارهٔ ۱۶۳: ای که با طره پر چین و شکست آمده ا ...105شمارهٔ ۱۶۴: ای شمع رخسار ترا، تابی به هر کاشا ...106شمارهٔ ۱۶۵: زهی روی تو روشن آفتابی 107شمارهٔ ۱۶۶: تا دل به غم عشق گرفتار نیابی 108شمارهٔ ۱۶۷: دلا تا ذوق هجران در نیابی 109شمارهٔ ۱۶۸: ای دل، ار پی به سر کوی ارادت بردی 110شمارهٔ ۱۶۹: دلا در عشقبازی ترک جان گفت، نکو ک ...111شمارهٔ ۱۷۰: اگر زلف تو خم در خم نبودی 112شمارهٔ ۱۷۱: لب شیرین شکرخند داری 113شمارهٔ ۱۷۲: دلا از مردمی بویی نداری 114شمارهٔ ۱۷۳: با اهل وفا ز هر چه داری 115شمارهٔ ۱۷۴: مرا کشتی، متاب آن گوشه ابرو به عی ...116شمارهٔ ۱۷۵: دلا ز نرگس مستانه که میپرسی؟117شمارهٔ ۱۷۶: از سبزه رعنا خطی بر روی گلگون میک ...118شمارهٔ ۱۷۷: مرا دلی است بدان زلف تابدار یکی 119شمارهٔ ۱۷۸: ای ز عشقت عالمی را روی در آوارگی 120شمارهٔ ۱۷۹: مرا اگر چه ببینی و رو بگردانی 121شمارهٔ ۱۸۰: ای بی خبر از سوز دل و داغ نهانی 122شمارهٔ ۱۸۱: ای که در بزم طرب جام دمادم میزنی 123شمارهٔ ۱۸۲: دولت وصلش میسر کی شود بی جستجوی؟124شمارهٔ ۱۸۳: خال که بر عارض مهوش نهی 125شمارهٔ ۱۸۴: چه حالتست که از حال من نمیپرسی؟126شمارهٔ ۱۸۵: چه شوخیست که در چشم پرفتن داری؟

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ