فرمود که چون لهو و لعب خواند این جهان را تا از اینجا بیرون نشده است از لعب بیرون نشده است حکم مرد آنگاه گیرد رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللهِ اسلام دور دور است ما نیز همچنین پنداشتیم که اینها میپندارند که اسلام همین رنگ و بوی است این قوم را نیز خوش نیاید از ما زیرا که جنسیت نباشد و به غیر جنس نظر کردن گفتهاند که: «دل را کور کند» دیدن غیر جنس هر ساعتی مرگ بود (فلانی پاکیزه است در وی هیچ پلیدی و حسد و کین و آنها نیست و این بسیار باشد در میان ده هزار کس یک کس چنین نیفتد).
نفس امّاره را خلاف کردی خدای تعالی با تو به صلح است با نفس صلح کردی با خدای به جنگ شدی کسی زن را امام سازد نه مسلمانی و نه کافر اگر گویند: «کار کن» گوید: «من کار میکنم» گویند: «پس اثرش کو» گوید: «تا کار کنم».
به مارماهی مانی نه این تمام و نه آن
منافقی چه کنی مار باش یا ماهی
بر بنده واجب نیست که خود را نیست کند و به عدم برد او به خود خویش را نیاورده است تا برود اما این بر وی واجب است که آنچه از وی مُضر است و زیانکار است به عدم برد اگر ممکن گردد که از سر سفره برخیزی و طعام ایثار کنی خود آن کار دیگر است.