کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گوشهٔ چشم توام گوشه نشین کرد ز خود
    معنی گوشه نشین هر که نداند این است
    من چه دانم به جگر گاه مرا دست که زد
    این قدر هست که سرپنجهٔ او خونین است
    شرح گریان ز غم زلف تو ناید به قلم
    ماجرای من سودازده صد چندین است
    خواستم از دهنش بوسه، به تیغم زد و گفت:
    هر که بی جا بزند حرف، سزایش این است
    من فدای قدم آن که دلم داد به دوست
    مرده را هر که کند زنده مسیحا این است
    گر به تیغم بزنی دست ندارم زلبت
    چه کنم جان من آخر، نه که جان شیرین است؟
    عرق روی تو بر گردن تو ریخته است
    یا که با صبح بهار آمده این پروین است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha