کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر چهره زلف خویش، پر از پیچ و تاب کرد
    یعنی به حسن، حلقه به گوش آفتاب کرد
    گیسو به باد داد به صد جلوه در چمن
    از سرو سر کشید و به سنبل عتاب کرد
    بی تاب شد ز حسرت و غم چون رسید خط
    گویا که زلف یاد ز عهد شباب کرد
    آوخ که یار رفت و نچیدم گلی ز وصل
    کامی ندیده عمر عزیزم شتاب کرد
    چشمم در آرزوی بتان بس که خون بریخت
    معموره ی وجود «وفایی» خراب کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha