کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سیه شد زلف با خورشید رو تا آشنایی خودنمایی کرد
    سیه رو آن که کافر آن که دعوای خدایی کرد
    دلم در طره از فیض رخش بر وصل لب شاد است
    ز ظلمت رهبرم بر آب حیوان روشنایی کرد
    نکرد از کشتن من غمزه ی چشم تو تقصیری
    ستمکار است آری هر که با مست آشنایی کرد
    هلاکم کرد یک ره با نگاه چشم بیمارش
    طبیب خویش قربانم، که درمانی خدایی کرد
    ز تاج و تخت شاهی ننگ دارد بنگرد از کبر
    «وفایی» وار یک دم هر که در کویش گدایی کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha