کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای آفت دل بلای جانم!
    آرام روان ناتوانم
    رخسار مه تو نوبهارم
    زلف سیه تو ضیمرانم
    ای روی تو کعبه ی حیاتم
    ابروی تو قبله گاه جانم
    صید حرم تو حور عینم
    قد علم تو خیزرانم
    درمان درون مستمندم
    داروی جراحت نهانم
    اول به زبان آشنایی
    کردی به وصال، مهربانم
    در وسمه گرفتی ابروان را
    چون کسمه بریده شد عنانم
    در سرمه کشیدی آهوان را
    صد سرمه زدی به خان و مانم
    دین بردی و دل به دلربایی
    تا شهره شدی به دلستانم
    کردی به دو چشم، چشم بندی
    بردی به دو ناتوان توانم
    امروز به هر طریق دانی
    کز عشق تو شهره ی جهانم
    در عشق تو آفت زمانه
    رسوا شده ی همه زمانم
    هر شب ز فراق سرو بالات
    صد چشمه ز دیده خون فشانم
    عیشم همه درد و درد بر دل
    دل در غم و غم در استخوانم
    شب هم چو سگان بر آستانت
    کرده است غم تو پاسبانم
    چون طایف کعبه در گذارت
    لبیک بر آید از زبانم
    می گریم و رو به خاک مالم
    می نالم و نشنوی فغانم!
    رحمی ز وفات بر «وفایی»
    آخر نه که تازه نوجوانم؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha