کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر شام و سحر روی تو دیدن مزه دارد
    گل ها ز گلستان تو چیدن مزه دارد
    در دام تو افتادن و تیری ز تو خوردن
    در پای تو بر خاک تپیدن مزه دارد
    گل گل عرق از روی نگارین چه لطیف است
    بر برگ سمن ژاله چکیدن مزه دارد
    دست تو گرفتن، سر زلف تو کشیدن
    وه وه! لب لعل تو گزیدن مزه دارد
    قربان تو و رفت تو باشم که زآهو
    رم کردن و استادن و دیدن تو مزه دارد
    یک شیشه ی می در کفن ما بگذارید
    در حشر هم، این باده کشیدن مزه دارد
    عاشق شدن و در رخ ترسا نگریدن
    می خوردن و زنار بریدن مزه دارد
    در میکده رفتن، دو سه پیمانه کشیدن
    وحشی شدن از خویش و رمیدن مزه دارد
    قربان گلم در سر بازار محبت
    کاغشته به خون، جامه دریدن مزه دارد
    پر سوخته بی خود شدن از نشئه ی صهبا
    تا کنگره ی عرش پریدن مزه دارد
    خوش زمزمه ای بود که می خواند «وفایی»
    بر کندن و پیوستن و دیدن مزه دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha