کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای رخ و زلفت شب تاریک و روز روشن است
    بی شب و روز تو روز و شب فغان کار من است
    طرهٔ مشکین مزن بر هم دگر مشکن دلم
    زان که مشکین طره ات مسکین دلم را مسکن است
    شمع کافوری همی گویند بی دود است و من
    حیرتم از سنبل زلف و بیاض گردن است
    هر کجا بینم ترا در من فتد شوری دگر
    نغمه ی بلبل بود آری که هر جا گلشن است
    آسمان ماهی ندارد، بوستان سروی چو من
    ماه من مشکین کمند و سرو من سیمین تن است
    ناتوان و خسته ام بی خنده ی شیرین لبت
    آری آن آرام جان و وان دگر جان من است
    آفت جان «وفایی» در سر بازار عشق
    زلف مشکین و لب شیرین و چشم پر فن است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha