کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به راه دوست کسی سر نهد سبک بار است
    اسیر دام محبت مگو گرفتار است
    سرم به افسر دارا فرو نمی آید
    که افسر سر من خاک مقدم یار است
    به هیچ روی ز من وا نمی شود غم دوست
    به دور نقطه تو گویی که خط پرگار است
    تو یوسفی و من از غم اسیر زندانم
    عزیز من! تو بفرمای آخر این کار است؟
    مرا به باغ و به گلزار حاجتی نبود
    مرا که یاد جمال تو باغ گلزار است
    اگر به هیچ نگیرم رواست شاخ نبات
    که لعل خسرو شیرین لبان شکر بار است
    بکن هر آن چه کنی بر من از جفاکاری
    که نازنین صنم دلربا، دل آزار است
    به محفلی که تویی چشم بر کف دگران
    حرارتم نبرد جام اگرچه سرشار است
    به خاک پای تو دادیم جان که تا گویند
    به راه دوست «وفایی» به جان وفادار است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha