کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل که با طره ی جانان سر سودا دارد
    روزگارش که پریشان گذرد جا دارد
    شمع را سوزش پروانه به جایی نرساند
    یار در کشتنم از ناله چه پروا دارد!
    دهن تنگ ترا خنده اگر معجزه نیست
    پس چرا تنگ شکر عقد ثریا دارد؟
    یک زمان بخت من از خواب گران در نشود
    یادگاری است کزان نرگس شهلا دارد
    از غم طوبی و فردوس فراغی دگر است
    هر که با یاد تو در کوی تو مأوا دارد
    زلف را خم شده در پیش خطش دیدم و گفت:
    رو سیه آن که به نو کیسه مدارا دارد
    از من غم زده دل می طلبد غمزده ی دوست
    دوستان! دلبر ما نرگس گویا دارد
    گفتم: از لعل لبت بوسه «وفایی» طلبید
    گفت: دیوانه که از هیچ تمنا دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha