به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حسن غزنوی

حسن غزنویرباعی هاشمارهٔ ۲۲: از رنگ رخ تو لاله پرتاب شده است

1800عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از رنگ رخ تو لاله پرتاب شده است
نرگس ز پی چشم تو بی خواب شده است
از رشک خطت بنفشه در تاب شده است
وز آتش رخسار تو گل آب شده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۱: ای دوست مرا غمت چو موئی کرده است 2شمارهٔ ۲۲: از رنگ رخ تو لاله پرتاب شده است 3شمارهٔ ۲۳: مقصود ز آفرینش ما جان است 4شمارهٔ ۲۴: غم آتش و دل هیمه غمناکان است 5شمارهٔ ۲۵: مشکین خط دوست را ز سنبل ننگ است 6شمارهٔ ۲۶: در ده پسرا می که چمن را تاب است 7شمارهٔ ۲۷: بر مه نقط از مشک سیه باری چیست 8شمارهٔ ۲۸: بر روی تو از هلاک جانم غم نیست 9شمارهٔ ۲۹: از فتنه چشم تو خور و خوابم نیست 10شمارهٔ ۳۰: شبها ز تو در سرم چه سوداست که نیست 11شمارهٔ ۳۱: بی عارض چون سیم توام سنگی نیست 12شمارهٔ ۳۲: تا مریم وقت شد هوا جوی بهشت 13شمارهٔ ۳۳: در آب دو چشمم همه عکس رخ تست 14شمارهٔ ۳۴: گر باز بیایم به مراد خویشت 15شمارهٔ ۳۵: در بند نیاید به کمند انصافت 16شمارهٔ ۳۶: بیاد تو نرگس قدح زر نگرفت 17شمارهٔ ۳۷: دل را چو هوای آن دل آرای گرفت 18شمارهٔ ۳۸: جان جز به امید تو سکونی نگرفت 19شمارهٔ ۳۹: چون خواست حسن مدح شهنشاهی گفت 20شمارهٔ ۴۰: کس جز تو مرا طرب فزا نیست مباد 21شمارهٔ ۴۱: ای شاه زمین دور زمان بی تو مباد 22شمارهٔ ۴۲: یک وعده که نیم عشوه بد یار نداد 23شمارهٔ ۴۳: یارم چو کلاله بر گل و لاله نهاد 24شمارهٔ ۴۴: گر با دل و دیده هیچ کارم افتد 25شمارهٔ ۴۵: درویش ز دور تو توانگر گردد 26شمارهٔ ۴۶: هر شب که رخ سپهر گلشن گردد 27شمارهٔ ۴۷: ترسان نه از آنم که دلم خون گردد 28شمارهٔ ۴۸: شاها فلکی که روی از هر دارد 29شمارهٔ ۴۹: بگذار جهان که او همین خو دارد 30شمارهٔ ۵۰: نقد دلم از غمت عیاری دارد 31شمارهٔ ۵۱: هرگز به وفا ز تو گمان نتوان برد 32شمارهٔ ۵۲: حاشا که قبول خلقت از ره ببرد 33شمارهٔ ۵۳: خاکی بر من کزین سرای اندیشد 34شمارهٔ ۵۴: در راه تو دیده را زمین باید کرد 35شمارهٔ ۵۵: دل را بدمی شاد نمی یارم کرد 36شمارهٔ ۵۶: سلطان بهرام تا جهان می گیرد 37شمارهٔ ۵۷: ای آنکه به تو دیده ظاهر نرسد 38شمارهٔ ۵۸: خاک قدمت به تاج خورشید ارزد 39شمارهٔ ۵۹: دل خیمه میان سنبل و سوسن زد 40شمارهٔ ۶۰: شاها سوسن نمونه پروین شد 41شمارهٔ ۶۱: ای شاه چو دولت تو جاوید آید 42شمارهٔ ۶۲: شد عمر برون و آرزو برنامد 43شمارهٔ ۶۳: یارم ره و رسم عشق نیکو داند 44شمارهٔ ۶۴: دردا که دلم به وصل تو شاد نماند 45شمارهٔ ۶۵: هر شب که دلم به حیلها درماند 46شمارهٔ ۶۶: هوشم سوی یار ناجوانمرد بماند 47شمارهٔ ۶۷: نی باد سحر بادم سر دم ماند 48شمارهٔ ۶۸: این طایفه را چو خویشتن دانستند 49شمارهٔ ۶۹: رندان می معرفت به اقبال کشند 50شمارهٔ ۷۰: هر دم خسرو هزار دل شاد کند 51شمارهٔ ۷۱: این هفت اختر که باغ معمور کند 52شمارهٔ ۷۲: هر تیر کز این طبع چو الماس جهد 53شمارهٔ ۷۳: سودی همه را مرا زیان خواهی بود 54شمارهٔ ۷۴: دل در بر من به درد خشنود نبود 55شمارهٔ ۷۵: افسوس که بخت دل فروزیت نبود 56شمارهٔ ۷۶: همراهی عشق هر هوس را مدود 57شمارهٔ ۷۷: مه باتو تا درون پیرانه رود؟58شمارهٔ ۷۸: یک روز مرا کار به سامان نرود 59شمارهٔ ۷۹: حالی باری بر آتشم تا چه شود 60شمارهٔ ۸۰: چون باد اگر زخاک سنگم بشود 61شمارهٔ ۸۱: خشنود ز بهرام روان محمود 62شمارهٔ ۸۲: آن سبزه که از گلت برون می آید 63شمارهٔ ۸۳: در شیوه عشق صبر و زر می باید 64شمارهٔ ۸۴: در ده قدح درد که در می باید 65شمارهٔ ۸۵: آتش زده در هجر تو گرمی باید 66شمارهٔ ۸۶: در عشق نماند دیده را جای امید 67شمارهٔ ۸۷: هر لحظه کنی دلا یکی درد شکار 68شمارهٔ ۸۸: ای رنگ رخت جامه جادوی بهار 69شمارهٔ ۸۹: خط تو کشیده زهره را نیل ای یار 70شمارهٔ ۹۰: جانا تن نالان که نماندست ببر 71شمارهٔ ۹۱: دوش آن بت زرین کمر سیمین بر 72شمارهٔ ۹۲: شبهای وصال ما کجا شد آخر 73شمارهٔ ۹۳: هر روز ترا یک بدآموز دگر 74شمارهٔ ۹۴: در مجلس خسرو همایون اختر 75شمارهٔ ۹۵: غم گنج نهاده ای چه خواهم دیگر 76شمارهٔ ۹۶: پیش لب خود یاد شکر هیچ مگیر 77شمارهٔ ۹۷: هر سنگی را که آفتاب از تک و تاز 78شمارهٔ ۹۸: مهمان من آمده است جانان امروز 79شمارهٔ ۹۹: گر صبر نه ای دل پر خون بگریز 80شمارهٔ ۱۰۰: از درد دل پر غمم ای ماه به ترس 81شمارهٔ ۱۰۱: سبحان الله در آن جوانی و هوس 82شمارهٔ ۱۰۲: ای دولت حسن تو شده یکصد باش؟83شمارهٔ ۱۰۳: ای دوست مطیع دشمن هجران باش 84شمارهٔ ۱۰۴: ای شاه جهان را که خطر نیست ببخش 85شمارهٔ ۱۰۵: دشمن که فتاده است بوصلت هوسش 86شمارهٔ ۱۰۶: شاهنشه را که بخت بادا وطنش 87شمارهٔ ۱۰۷: ای دل به دل آنچه می کند یار بکش 88شمارهٔ ۱۰۸: ای دل قدح بلاش چون نوش بکش 89شمارهٔ ۱۰۹: آیینه بیار است خط چون زنگش 90شمارهٔ ۱۱۰: هر دم جنگ است با من مسکینش 91شمارهٔ ۱۱۱: ای زلف تر از سوسن و گل مفروش 92شمارهٔ ۱۱۲: از خاک درت ساخته ام مفرش خویش 93شمارهٔ ۱۱۳: گه بر رخ آن مهرگیا بازم عشق 94شمارهٔ ۱۱۴: خواهی که چو بلبل نهدت گفت محل 95شمارهٔ ۱۱۵: زین یک دو سه پیمانه میازار ای دل 96شمارهٔ ۱۱۶: چشم از نظری هلاک تو جست ای دل 97شمارهٔ ۱۱۷: از علم و عمل چشم و چراغی دارم 98شمارهٔ ۱۱۸: ای طایفه را چو خویشتن دانستم 99شمارهٔ ۱۱۹: ای چرخ فلک قد بخم از زلف توام 100شمارهٔ ۱۲۰: تا از تف سینه قبله زردشتیم 101شمارهٔ ۱۲۱: در خدمت کس گر نکنم پشت به خم 102شمارهٔ ۱۲۲: من روی بدان زلف چو شست آوردم 103شمارهٔ ۱۲۳: آن شد که ترا به جان بها می کردم 104شمارهٔ ۱۲۴: آرامگه دل خم مویت دیدم 105شمارهٔ ۱۲۵: در عشق تو چون خیره سران می خندم 106شمارهٔ ۱۲۶: مندیش که بی گل تو در گلزارم 107شمارهٔ ۱۲۷: نی یاد کند یار ز رنج سفرم 108شمارهٔ ۱۲۸: کی بو که قدم از این جهان برگیرم 109شمارهٔ ۱۲۹: از علم زمین و آسمان می گیرم 110شمارهٔ ۱۳۰: ای عکس خیالت آفتاب چشمم 111شمارهٔ ۱۳۱: چون باز رهد ز غصه جان پاکم 112شمارهٔ ۱۳۲: در دست یک ستمگر افتاد دلم 113شمارهٔ ۱۳۳: نزدیک تو ای از همه کس کم که منم 114شمارهٔ ۱۳۴: یارب ز تو آنچه من گدا می خواهم 115شمارهٔ ۱۳۵: از عمر که بگذشت بلا می بینم 116شمارهٔ ۱۳۶: تا عمر بود به دل هوای تو کنم 117شمارهٔ ۱۳۷: رفتیم و گرانی ز وصالت بردیم 118شمارهٔ ۱۳۸: تا چنگ بر آن سنبل پرتاب زدیم 119شمارهٔ ۱۳۹: سر کوفته در پای بلا می گردیم 120شمارهٔ ۱۴۰: بدخواه تو گفت ای ملک هفت اقلیم 121شمارهٔ ۱۴۱: سبحان الله بعهد تو آن گویم 122شمارهٔ ۱۴۲: دل بسته روزگار پر زرق شدن 123شمارهٔ ۱۴۳: ای دل ز غمش ناله زاری می کن 124شمارهٔ ۱۴۴: دارم ملکا چو ریگ و باران دشمن 125شمارهٔ ۱۴۵: ای کرده بسی جفا به جای دل من 126شمارهٔ ۱۴۶: آن رفت که عشوه می خریدم ز تو من 127شمارهٔ ۱۴۷: خورشید بنفش و ماه گلرنگش بین 128شمارهٔ ۱۴۸: ای مردم چشم ملک بینا از تو 129شمارهٔ ۱۴۹: بگشای تو مشرق ای به حجت خسرو 130شمارهٔ ۱۵۰: در راه یگانگی نشان ما کو 131شمارهٔ ۱۵۱: رفتم ز درت دل به غمت کرده گرو 132شمارهٔ ۱۵۲: ای دولت و دین را به سزا شاهنشاه 133شمارهٔ ۱۵۳: ای در طلب لطف تو در یا تشنه 134شمارهٔ ۱۵۴: ای نقش تو از دیده به دل جان بسته 135شمارهٔ ۱۵۵: ای شاه تو شیر می فکندی ره ره 136شمارهٔ ۱۵۶: ای عزم تو بر دولت و دین آکنده 137شمارهٔ ۱۵۷: داد دلم ای خیال هر شب تو بده 138شمارهٔ ۱۵۸: جانا تو به وصل خویش تعریفم ده 139شمارهٔ ۱۵۹: ای نیست شده در غم تو هست همه 140شمارهٔ ۱۶۰: بر دست من ای شوخ می روشن نه 141شمارهٔ ۱۶۱: هر لحظه مرا به کام دشمن تو کنی 142شمارهٔ ۱۶۲: ای جان جهانیان برای تو فدی 143شمارهٔ ۱۶۳: ای نرگس تر جهان معطر کردی 144شمارهٔ ۱۶۴: شاها چو نشاط بزم خرم گیری 145شمارهٔ ۱۶۵: بر چهره من به نام خود زر داری 146شمارهٔ ۱۶۶: شاها ملکی که دیر پاید داری 147شمارهٔ ۱۶۷: زلفی ز برای عقل سوزی داری 148شمارهٔ ۱۶۸: دردا که من از زمانه خوردم تیری 149شمارهٔ ۱۶۹: از زخم خود و درد من ای رشک پری 150شمارهٔ ۱۷۰: گفتم ببر من از تو ای مینائی 151شمارهٔ ۱۷۱: گفتم که چوشب روی بکس ننمائی 152شمارهٔ ۱۷۲: ای سایه ایزدی چو خورشید بزی 153شمارهٔ ۱۷۳: تا چند زجان مستمند اندیشی 154شمارهٔ ۱۷۴: خواهم که همه کار برایت کنمی 155شمارهٔ ۱۷۵: جانم ز تو از واقعه تو حالی 156شمارهٔ ۱۷۶: گر تو به خلاف دولت سلطانی 157شمارهٔ ۱۷۷: زان جان که نداشت هیچ سودم تو بهی 158شمارهٔ ۱۷۸: با دل گفتم که ای دل اسرار مگوی 159شمارهٔ ۱۷۹: هر بوی که از مشک و قرنقل شنوی 160شمارهٔ ۱۸۰: شاها اگر از بخت نشانی است توئی 161شمارهٔ ۱۸۱: تا شربت عاشقی چشیدم ز غمت 162شمارهٔ ۱۸۲: شاها کرم تو راز کان بگشاده ست 163شمارهٔ ۱۸۳: جز عشق تو سرمایه دین داری نیست 164شمارهٔ ۱۸۴: این دوست و شان که دشمن جان منند 165شمارهٔ ۱۸۵: دل در زر و سیم و دولت و بخت مبند 166شمارهٔ ۱۸۶: دردت ز دلم بدر نمی داند شد 167شمارهٔ ۱۸۷: کس را بر تو ز ناز تمکین نبود 168شمارهٔ ۱۸۸: حاشا که دلم کم تو گیرد هرگز 169شمارهٔ ۱۸۹: ای باغ رخت گریز گاه نظرم 170شمارهٔ ۱۹۰: گفتم مگر آتش جوانی ببرم 171شمارهٔ ۱۹۱: من کز نم دیده آسیا گردانم 172شمارهٔ ۱۹۲: یک چند نهان سوی دل آرام شدیم 173شمارهٔ ۱۹۳: آن رفت که کردمی نگه سوی تو من 174شمارهٔ ۱۹۴: این لشکر شاه فتح یابند همه 175شمارهٔ ۱۹۵: ای جان دل ریش بر مهان بیش منه 176شمارهٔ ۱۹۶: در خواب ندید چرخ اعلا چو منی 177شمارهٔ ۱۹۷: ای سر تا پا به تازگی سرو سهی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ