به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حسن غزنوی

حسن غزنویرباعی هاشمارهٔ ۵۸: خاک قدمت به تاج خورشید ارزد

1910عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خاک قدمت به تاج خورشید ارزد
یکروزه غمت به عمر جاوید ارزد
شکر ایزد را که از تو نومید شدم
وین نومیدی هزار امید ارزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۷: ای آنکه به تو دیده ظاهر نرسد 2شمارهٔ ۵۸: خاک قدمت به تاج خورشید ارزد 3شمارهٔ ۵۹: دل خیمه میان سنبل و سوسن زد 4شمارهٔ ۶۰: شاها سوسن نمونه پروین شد 5شمارهٔ ۶۱: ای شاه چو دولت تو جاوید آید 6شمارهٔ ۶۲: شد عمر برون و آرزو برنامد 7شمارهٔ ۶۳: یارم ره و رسم عشق نیکو داند 8شمارهٔ ۶۴: دردا که دلم به وصل تو شاد نماند 9شمارهٔ ۶۵: هر شب که دلم به حیلها درماند 10شمارهٔ ۶۶: هوشم سوی یار ناجوانمرد بماند 11شمارهٔ ۶۷: نی باد سحر بادم سر دم ماند 12شمارهٔ ۶۸: این طایفه را چو خویشتن دانستند 13شمارهٔ ۶۹: رندان می معرفت به اقبال کشند 14شمارهٔ ۷۰: هر دم خسرو هزار دل شاد کند 15شمارهٔ ۷۱: این هفت اختر که باغ معمور کند 16شمارهٔ ۷۲: هر تیر کز این طبع چو الماس جهد 17شمارهٔ ۷۳: سودی همه را مرا زیان خواهی بود 18شمارهٔ ۷۴: دل در بر من به درد خشنود نبود 19شمارهٔ ۷۵: افسوس که بخت دل فروزیت نبود 20شمارهٔ ۷۶: همراهی عشق هر هوس را مدود 21شمارهٔ ۷۷: مه باتو تا درون پیرانه رود؟22شمارهٔ ۷۸: یک روز مرا کار به سامان نرود 23شمارهٔ ۷۹: حالی باری بر آتشم تا چه شود 24شمارهٔ ۸۰: چون باد اگر زخاک سنگم بشود 25شمارهٔ ۸۱: خشنود ز بهرام روان محمود 26شمارهٔ ۸۲: آن سبزه که از گلت برون می آید 27شمارهٔ ۸۳: در شیوه عشق صبر و زر می باید 28شمارهٔ ۸۴: در ده قدح درد که در می باید 29شمارهٔ ۸۵: آتش زده در هجر تو گرمی باید 30شمارهٔ ۸۶: در عشق نماند دیده را جای امید 31شمارهٔ ۸۷: هر لحظه کنی دلا یکی درد شکار 32شمارهٔ ۸۸: ای رنگ رخت جامه جادوی بهار 33شمارهٔ ۸۹: خط تو کشیده زهره را نیل ای یار 34شمارهٔ ۹۰: جانا تن نالان که نماندست ببر 35شمارهٔ ۹۱: دوش آن بت زرین کمر سیمین بر 36شمارهٔ ۹۲: شبهای وصال ما کجا شد آخر 37شمارهٔ ۹۳: هر روز ترا یک بدآموز دگر 38شمارهٔ ۹۴: در مجلس خسرو همایون اختر 39شمارهٔ ۹۵: غم گنج نهاده ای چه خواهم دیگر 40شمارهٔ ۹۶: پیش لب خود یاد شکر هیچ مگیر 41شمارهٔ ۹۷: هر سنگی را که آفتاب از تک و تاز 42شمارهٔ ۹۸: مهمان من آمده است جانان امروز 43شمارهٔ ۹۹: گر صبر نه ای دل پر خون بگریز 44شمارهٔ ۱۰۰: از درد دل پر غمم ای ماه به ترس 45شمارهٔ ۱۰۱: سبحان الله در آن جوانی و هوس 46شمارهٔ ۱۰۲: ای دولت حسن تو شده یکصد باش؟47شمارهٔ ۱۰۳: ای دوست مطیع دشمن هجران باش 48شمارهٔ ۱۰۴: ای شاه جهان را که خطر نیست ببخش 49شمارهٔ ۱۰۵: دشمن که فتاده است بوصلت هوسش 50شمارهٔ ۱۰۶: شاهنشه را که بخت بادا وطنش 51شمارهٔ ۱۰۷: ای دل به دل آنچه می کند یار بکش 52شمارهٔ ۱۰۸: ای دل قدح بلاش چون نوش بکش 53شمارهٔ ۱۰۹: آیینه بیار است خط چون زنگش 54شمارهٔ ۱۱۰: هر دم جنگ است با من مسکینش 55شمارهٔ ۱۱۱: ای زلف تر از سوسن و گل مفروش 56شمارهٔ ۱۱۲: از خاک درت ساخته ام مفرش خویش 57شمارهٔ ۱۱۳: گه بر رخ آن مهرگیا بازم عشق 58شمارهٔ ۱۱۴: خواهی که چو بلبل نهدت گفت محل 59شمارهٔ ۱۱۵: زین یک دو سه پیمانه میازار ای دل 60شمارهٔ ۱۱۶: چشم از نظری هلاک تو جست ای دل 61شمارهٔ ۱۱۷: از علم و عمل چشم و چراغی دارم 62شمارهٔ ۱۱۸: ای طایفه را چو خویشتن دانستم 63شمارهٔ ۱۱۹: ای چرخ فلک قد بخم از زلف توام 64شمارهٔ ۱۲۰: تا از تف سینه قبله زردشتیم 65شمارهٔ ۱۲۱: در خدمت کس گر نکنم پشت به خم 66شمارهٔ ۱۲۲: من روی بدان زلف چو شست آوردم 67شمارهٔ ۱۲۳: آن شد که ترا به جان بها می کردم 68شمارهٔ ۱۲۴: آرامگه دل خم مویت دیدم 69شمارهٔ ۱۲۵: در عشق تو چون خیره سران می خندم 70شمارهٔ ۱۲۶: مندیش که بی گل تو در گلزارم 71شمارهٔ ۱۲۷: نی یاد کند یار ز رنج سفرم 72شمارهٔ ۱۲۸: کی بو که قدم از این جهان برگیرم 73شمارهٔ ۱۲۹: از علم زمین و آسمان می گیرم 74شمارهٔ ۱۳۰: ای عکس خیالت آفتاب چشمم 75شمارهٔ ۱۳۱: چون باز رهد ز غصه جان پاکم 76شمارهٔ ۱۳۲: در دست یک ستمگر افتاد دلم 77شمارهٔ ۱۳۳: نزدیک تو ای از همه کس کم که منم 78شمارهٔ ۱۳۴: یارب ز تو آنچه من گدا می خواهم 79شمارهٔ ۱۳۵: از عمر که بگذشت بلا می بینم 80شمارهٔ ۱۳۶: تا عمر بود به دل هوای تو کنم 81شمارهٔ ۱۳۷: رفتیم و گرانی ز وصالت بردیم 82شمارهٔ ۱۳۸: تا چنگ بر آن سنبل پرتاب زدیم 83شمارهٔ ۱۳۹: سر کوفته در پای بلا می گردیم 84شمارهٔ ۱۴۰: بدخواه تو گفت ای ملک هفت اقلیم 85شمارهٔ ۱۴۱: سبحان الله بعهد تو آن گویم 86شمارهٔ ۱۴۲: دل بسته روزگار پر زرق شدن 87شمارهٔ ۱۴۳: ای دل ز غمش ناله زاری می کن 88شمارهٔ ۱۴۴: دارم ملکا چو ریگ و باران دشمن 89شمارهٔ ۱۴۵: ای کرده بسی جفا به جای دل من 90شمارهٔ ۱۴۶: آن رفت که عشوه می خریدم ز تو من 91شمارهٔ ۱۴۷: خورشید بنفش و ماه گلرنگش بین 92شمارهٔ ۱۴۸: ای مردم چشم ملک بینا از تو 93شمارهٔ ۱۴۹: بگشای تو مشرق ای به حجت خسرو 94شمارهٔ ۱۵۰: در راه یگانگی نشان ما کو 95شمارهٔ ۱۵۱: رفتم ز درت دل به غمت کرده گرو 96شمارهٔ ۱۵۲: ای دولت و دین را به سزا شاهنشاه 97شمارهٔ ۱۵۳: ای در طلب لطف تو در یا تشنه 98شمارهٔ ۱۵۴: ای نقش تو از دیده به دل جان بسته 99شمارهٔ ۱۵۵: ای شاه تو شیر می فکندی ره ره 100شمارهٔ ۱۵۶: ای عزم تو بر دولت و دین آکنده 101شمارهٔ ۱۵۷: داد دلم ای خیال هر شب تو بده 102شمارهٔ ۱۵۸: جانا تو به وصل خویش تعریفم ده 103شمارهٔ ۱۵۹: ای نیست شده در غم تو هست همه 104شمارهٔ ۱۶۰: بر دست من ای شوخ می روشن نه 105شمارهٔ ۱۶۱: هر لحظه مرا به کام دشمن تو کنی 106شمارهٔ ۱۶۲: ای جان جهانیان برای تو فدی 107شمارهٔ ۱۶۳: ای نرگس تر جهان معطر کردی 108شمارهٔ ۱۶۴: شاها چو نشاط بزم خرم گیری 109شمارهٔ ۱۶۵: بر چهره من به نام خود زر داری 110شمارهٔ ۱۶۶: شاها ملکی که دیر پاید داری 111شمارهٔ ۱۶۷: زلفی ز برای عقل سوزی داری 112شمارهٔ ۱۶۸: دردا که من از زمانه خوردم تیری 113شمارهٔ ۱۶۹: از زخم خود و درد من ای رشک پری 114شمارهٔ ۱۷۰: گفتم ببر من از تو ای مینائی 115شمارهٔ ۱۷۱: گفتم که چوشب روی بکس ننمائی 116شمارهٔ ۱۷۲: ای سایه ایزدی چو خورشید بزی 117شمارهٔ ۱۷۳: تا چند زجان مستمند اندیشی 118شمارهٔ ۱۷۴: خواهم که همه کار برایت کنمی 119شمارهٔ ۱۷۵: جانم ز تو از واقعه تو حالی 120شمارهٔ ۱۷۶: گر تو به خلاف دولت سلطانی 121شمارهٔ ۱۷۷: زان جان که نداشت هیچ سودم تو بهی 122شمارهٔ ۱۷۸: با دل گفتم که ای دل اسرار مگوی 123شمارهٔ ۱۷۹: هر بوی که از مشک و قرنقل شنوی 124شمارهٔ ۱۸۰: شاها اگر از بخت نشانی است توئی 125شمارهٔ ۱۸۱: تا شربت عاشقی چشیدم ز غمت 126شمارهٔ ۱۸۲: شاها کرم تو راز کان بگشاده ست 127شمارهٔ ۱۸۳: جز عشق تو سرمایه دین داری نیست 128شمارهٔ ۱۸۴: این دوست و شان که دشمن جان منند 129شمارهٔ ۱۸۵: دل در زر و سیم و دولت و بخت مبند 130شمارهٔ ۱۸۶: دردت ز دلم بدر نمی داند شد 131شمارهٔ ۱۸۷: کس را بر تو ز ناز تمکین نبود 132شمارهٔ ۱۸۸: حاشا که دلم کم تو گیرد هرگز 133شمارهٔ ۱۸۹: ای باغ رخت گریز گاه نظرم 134شمارهٔ ۱۹۰: گفتم مگر آتش جوانی ببرم 135شمارهٔ ۱۹۱: من کز نم دیده آسیا گردانم 136شمارهٔ ۱۹۲: یک چند نهان سوی دل آرام شدیم 137شمارهٔ ۱۹۳: آن رفت که کردمی نگه سوی تو من 138شمارهٔ ۱۹۴: این لشکر شاه فتح یابند همه 139شمارهٔ ۱۹۵: ای جان دل ریش بر مهان بیش منه 140شمارهٔ ۱۹۶: در خواب ندید چرخ اعلا چو منی 141شمارهٔ ۱۹۷: ای سر تا پا به تازگی سرو سهی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ