به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حسن غزنوی

حسن غزنویرباعی هاشمارهٔ ۹۵: غم گنج نهاده ای چه خواهم دیگر

1900عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

غم گنج نهاده ای چه خواهم دیگر
اشکم چو گشاده ای چه خواهم دیگر
گفتی که چه بایدت بخواه و مندیش
چون هر همه داده ای چه خواهم دیگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۴: در مجلس خسرو همایون اختر 2شمارهٔ ۹۵: غم گنج نهاده ای چه خواهم دیگر 3شمارهٔ ۹۶: پیش لب خود یاد شکر هیچ مگیر 4شمارهٔ ۹۷: هر سنگی را که آفتاب از تک و تاز 5شمارهٔ ۹۸: مهمان من آمده است جانان امروز 6شمارهٔ ۹۹: گر صبر نه ای دل پر خون بگریز 7شمارهٔ ۱۰۰: از درد دل پر غمم ای ماه به ترس 8شمارهٔ ۱۰۱: سبحان الله در آن جوانی و هوس 9شمارهٔ ۱۰۲: ای دولت حسن تو شده یکصد باش؟10شمارهٔ ۱۰۳: ای دوست مطیع دشمن هجران باش 11شمارهٔ ۱۰۴: ای شاه جهان را که خطر نیست ببخش 12شمارهٔ ۱۰۵: دشمن که فتاده است بوصلت هوسش 13شمارهٔ ۱۰۶: شاهنشه را که بخت بادا وطنش 14شمارهٔ ۱۰۷: ای دل به دل آنچه می کند یار بکش 15شمارهٔ ۱۰۸: ای دل قدح بلاش چون نوش بکش 16شمارهٔ ۱۰۹: آیینه بیار است خط چون زنگش 17شمارهٔ ۱۱۰: هر دم جنگ است با من مسکینش 18شمارهٔ ۱۱۱: ای زلف تر از سوسن و گل مفروش 19شمارهٔ ۱۱۲: از خاک درت ساخته ام مفرش خویش 20شمارهٔ ۱۱۳: گه بر رخ آن مهرگیا بازم عشق 21شمارهٔ ۱۱۴: خواهی که چو بلبل نهدت گفت محل 22شمارهٔ ۱۱۵: زین یک دو سه پیمانه میازار ای دل 23شمارهٔ ۱۱۶: چشم از نظری هلاک تو جست ای دل 24شمارهٔ ۱۱۷: از علم و عمل چشم و چراغی دارم 25شمارهٔ ۱۱۸: ای طایفه را چو خویشتن دانستم 26شمارهٔ ۱۱۹: ای چرخ فلک قد بخم از زلف توام 27شمارهٔ ۱۲۰: تا از تف سینه قبله زردشتیم 28شمارهٔ ۱۲۱: در خدمت کس گر نکنم پشت به خم 29شمارهٔ ۱۲۲: من روی بدان زلف چو شست آوردم 30شمارهٔ ۱۲۳: آن شد که ترا به جان بها می کردم 31شمارهٔ ۱۲۴: آرامگه دل خم مویت دیدم 32شمارهٔ ۱۲۵: در عشق تو چون خیره سران می خندم 33شمارهٔ ۱۲۶: مندیش که بی گل تو در گلزارم 34شمارهٔ ۱۲۷: نی یاد کند یار ز رنج سفرم 35شمارهٔ ۱۲۸: کی بو که قدم از این جهان برگیرم 36شمارهٔ ۱۲۹: از علم زمین و آسمان می گیرم 37شمارهٔ ۱۳۰: ای عکس خیالت آفتاب چشمم 38شمارهٔ ۱۳۱: چون باز رهد ز غصه جان پاکم 39شمارهٔ ۱۳۲: در دست یک ستمگر افتاد دلم 40شمارهٔ ۱۳۳: نزدیک تو ای از همه کس کم که منم 41شمارهٔ ۱۳۴: یارب ز تو آنچه من گدا می خواهم 42شمارهٔ ۱۳۵: از عمر که بگذشت بلا می بینم 43شمارهٔ ۱۳۶: تا عمر بود به دل هوای تو کنم 44شمارهٔ ۱۳۷: رفتیم و گرانی ز وصالت بردیم 45شمارهٔ ۱۳۸: تا چنگ بر آن سنبل پرتاب زدیم 46شمارهٔ ۱۳۹: سر کوفته در پای بلا می گردیم 47شمارهٔ ۱۴۰: بدخواه تو گفت ای ملک هفت اقلیم 48شمارهٔ ۱۴۱: سبحان الله بعهد تو آن گویم 49شمارهٔ ۱۴۲: دل بسته روزگار پر زرق شدن 50شمارهٔ ۱۴۳: ای دل ز غمش ناله زاری می کن 51شمارهٔ ۱۴۴: دارم ملکا چو ریگ و باران دشمن 52شمارهٔ ۱۴۵: ای کرده بسی جفا به جای دل من 53شمارهٔ ۱۴۶: آن رفت که عشوه می خریدم ز تو من 54شمارهٔ ۱۴۷: خورشید بنفش و ماه گلرنگش بین 55شمارهٔ ۱۴۸: ای مردم چشم ملک بینا از تو 56شمارهٔ ۱۴۹: بگشای تو مشرق ای به حجت خسرو 57شمارهٔ ۱۵۰: در راه یگانگی نشان ما کو 58شمارهٔ ۱۵۱: رفتم ز درت دل به غمت کرده گرو 59شمارهٔ ۱۵۲: ای دولت و دین را به سزا شاهنشاه 60شمارهٔ ۱۵۳: ای در طلب لطف تو در یا تشنه 61شمارهٔ ۱۵۴: ای نقش تو از دیده به دل جان بسته 62شمارهٔ ۱۵۵: ای شاه تو شیر می فکندی ره ره 63شمارهٔ ۱۵۶: ای عزم تو بر دولت و دین آکنده 64شمارهٔ ۱۵۷: داد دلم ای خیال هر شب تو بده 65شمارهٔ ۱۵۸: جانا تو به وصل خویش تعریفم ده 66شمارهٔ ۱۵۹: ای نیست شده در غم تو هست همه 67شمارهٔ ۱۶۰: بر دست من ای شوخ می روشن نه 68شمارهٔ ۱۶۱: هر لحظه مرا به کام دشمن تو کنی 69شمارهٔ ۱۶۲: ای جان جهانیان برای تو فدی 70شمارهٔ ۱۶۳: ای نرگس تر جهان معطر کردی 71شمارهٔ ۱۶۴: شاها چو نشاط بزم خرم گیری 72شمارهٔ ۱۶۵: بر چهره من به نام خود زر داری 73شمارهٔ ۱۶۶: شاها ملکی که دیر پاید داری 74شمارهٔ ۱۶۷: زلفی ز برای عقل سوزی داری 75شمارهٔ ۱۶۸: دردا که من از زمانه خوردم تیری 76شمارهٔ ۱۶۹: از زخم خود و درد من ای رشک پری 77شمارهٔ ۱۷۰: گفتم ببر من از تو ای مینائی 78شمارهٔ ۱۷۱: گفتم که چوشب روی بکس ننمائی 79شمارهٔ ۱۷۲: ای سایه ایزدی چو خورشید بزی 80شمارهٔ ۱۷۳: تا چند زجان مستمند اندیشی 81شمارهٔ ۱۷۴: خواهم که همه کار برایت کنمی 82شمارهٔ ۱۷۵: جانم ز تو از واقعه تو حالی 83شمارهٔ ۱۷۶: گر تو به خلاف دولت سلطانی 84شمارهٔ ۱۷۷: زان جان که نداشت هیچ سودم تو بهی 85شمارهٔ ۱۷۸: با دل گفتم که ای دل اسرار مگوی 86شمارهٔ ۱۷۹: هر بوی که از مشک و قرنقل شنوی 87شمارهٔ ۱۸۰: شاها اگر از بخت نشانی است توئی 88شمارهٔ ۱۸۱: تا شربت عاشقی چشیدم ز غمت 89شمارهٔ ۱۸۲: شاها کرم تو راز کان بگشاده ست 90شمارهٔ ۱۸۳: جز عشق تو سرمایه دین داری نیست 91شمارهٔ ۱۸۴: این دوست و شان که دشمن جان منند 92شمارهٔ ۱۸۵: دل در زر و سیم و دولت و بخت مبند 93شمارهٔ ۱۸۶: دردت ز دلم بدر نمی داند شد 94شمارهٔ ۱۸۷: کس را بر تو ز ناز تمکین نبود 95شمارهٔ ۱۸۸: حاشا که دلم کم تو گیرد هرگز 96شمارهٔ ۱۸۹: ای باغ رخت گریز گاه نظرم 97شمارهٔ ۱۹۰: گفتم مگر آتش جوانی ببرم 98شمارهٔ ۱۹۱: من کز نم دیده آسیا گردانم 99شمارهٔ ۱۹۲: یک چند نهان سوی دل آرام شدیم 100شمارهٔ ۱۹۳: آن رفت که کردمی نگه سوی تو من 101شمارهٔ ۱۹۴: این لشکر شاه فتح یابند همه 102شمارهٔ ۱۹۵: ای جان دل ریش بر مهان بیش منه 103شمارهٔ ۱۹۶: در خواب ندید چرخ اعلا چو منی 104شمارهٔ ۱۹۷: ای سر تا پا به تازگی سرو سهی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ