به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

حسن غزنوی

حسن غزنویرباعی هاشمارهٔ ۸۵: آتش زده در هجر تو گرمی باید

1870عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آتش زده در هجر تو گرمی باید
در خورد درشتی تو نرمی باید
گیرم که چو غنچه نهمت لب برلب
در نرگس تو نه سر به سر میباید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۴: در ده قدح درد که در می باید 2شمارهٔ ۸۵: آتش زده در هجر تو گرمی باید 3شمارهٔ ۸۶: در عشق نماند دیده را جای امید 4شمارهٔ ۸۷: هر لحظه کنی دلا یکی درد شکار 5شمارهٔ ۸۸: ای رنگ رخت جامه جادوی بهار 6شمارهٔ ۸۹: خط تو کشیده زهره را نیل ای یار 7شمارهٔ ۹۰: جانا تن نالان که نماندست ببر 8شمارهٔ ۹۱: دوش آن بت زرین کمر سیمین بر 9شمارهٔ ۹۲: شبهای وصال ما کجا شد آخر 10شمارهٔ ۹۳: هر روز ترا یک بدآموز دگر 11شمارهٔ ۹۴: در مجلس خسرو همایون اختر 12شمارهٔ ۹۵: غم گنج نهاده ای چه خواهم دیگر 13شمارهٔ ۹۶: پیش لب خود یاد شکر هیچ مگیر 14شمارهٔ ۹۷: هر سنگی را که آفتاب از تک و تاز 15شمارهٔ ۹۸: مهمان من آمده است جانان امروز 16شمارهٔ ۹۹: گر صبر نه ای دل پر خون بگریز 17شمارهٔ ۱۰۰: از درد دل پر غمم ای ماه به ترس 18شمارهٔ ۱۰۱: سبحان الله در آن جوانی و هوس 19شمارهٔ ۱۰۲: ای دولت حسن تو شده یکصد باش؟20شمارهٔ ۱۰۳: ای دوست مطیع دشمن هجران باش 21شمارهٔ ۱۰۴: ای شاه جهان را که خطر نیست ببخش 22شمارهٔ ۱۰۵: دشمن که فتاده است بوصلت هوسش 23شمارهٔ ۱۰۶: شاهنشه را که بخت بادا وطنش 24شمارهٔ ۱۰۷: ای دل به دل آنچه می کند یار بکش 25شمارهٔ ۱۰۸: ای دل قدح بلاش چون نوش بکش 26شمارهٔ ۱۰۹: آیینه بیار است خط چون زنگش 27شمارهٔ ۱۱۰: هر دم جنگ است با من مسکینش 28شمارهٔ ۱۱۱: ای زلف تر از سوسن و گل مفروش 29شمارهٔ ۱۱۲: از خاک درت ساخته ام مفرش خویش 30شمارهٔ ۱۱۳: گه بر رخ آن مهرگیا بازم عشق 31شمارهٔ ۱۱۴: خواهی که چو بلبل نهدت گفت محل 32شمارهٔ ۱۱۵: زین یک دو سه پیمانه میازار ای دل 33شمارهٔ ۱۱۶: چشم از نظری هلاک تو جست ای دل 34شمارهٔ ۱۱۷: از علم و عمل چشم و چراغی دارم 35شمارهٔ ۱۱۸: ای طایفه را چو خویشتن دانستم 36شمارهٔ ۱۱۹: ای چرخ فلک قد بخم از زلف توام 37شمارهٔ ۱۲۰: تا از تف سینه قبله زردشتیم 38شمارهٔ ۱۲۱: در خدمت کس گر نکنم پشت به خم 39شمارهٔ ۱۲۲: من روی بدان زلف چو شست آوردم 40شمارهٔ ۱۲۳: آن شد که ترا به جان بها می کردم 41شمارهٔ ۱۲۴: آرامگه دل خم مویت دیدم 42شمارهٔ ۱۲۵: در عشق تو چون خیره سران می خندم 43شمارهٔ ۱۲۶: مندیش که بی گل تو در گلزارم 44شمارهٔ ۱۲۷: نی یاد کند یار ز رنج سفرم 45شمارهٔ ۱۲۸: کی بو که قدم از این جهان برگیرم 46شمارهٔ ۱۲۹: از علم زمین و آسمان می گیرم 47شمارهٔ ۱۳۰: ای عکس خیالت آفتاب چشمم 48شمارهٔ ۱۳۱: چون باز رهد ز غصه جان پاکم 49شمارهٔ ۱۳۲: در دست یک ستمگر افتاد دلم 50شمارهٔ ۱۳۳: نزدیک تو ای از همه کس کم که منم 51شمارهٔ ۱۳۴: یارب ز تو آنچه من گدا می خواهم 52شمارهٔ ۱۳۵: از عمر که بگذشت بلا می بینم 53شمارهٔ ۱۳۶: تا عمر بود به دل هوای تو کنم 54شمارهٔ ۱۳۷: رفتیم و گرانی ز وصالت بردیم 55شمارهٔ ۱۳۸: تا چنگ بر آن سنبل پرتاب زدیم 56شمارهٔ ۱۳۹: سر کوفته در پای بلا می گردیم 57شمارهٔ ۱۴۰: بدخواه تو گفت ای ملک هفت اقلیم 58شمارهٔ ۱۴۱: سبحان الله بعهد تو آن گویم 59شمارهٔ ۱۴۲: دل بسته روزگار پر زرق شدن 60شمارهٔ ۱۴۳: ای دل ز غمش ناله زاری می کن 61شمارهٔ ۱۴۴: دارم ملکا چو ریگ و باران دشمن 62شمارهٔ ۱۴۵: ای کرده بسی جفا به جای دل من 63شمارهٔ ۱۴۶: آن رفت که عشوه می خریدم ز تو من 64شمارهٔ ۱۴۷: خورشید بنفش و ماه گلرنگش بین 65شمارهٔ ۱۴۸: ای مردم چشم ملک بینا از تو 66شمارهٔ ۱۴۹: بگشای تو مشرق ای به حجت خسرو 67شمارهٔ ۱۵۰: در راه یگانگی نشان ما کو 68شمارهٔ ۱۵۱: رفتم ز درت دل به غمت کرده گرو 69شمارهٔ ۱۵۲: ای دولت و دین را به سزا شاهنشاه 70شمارهٔ ۱۵۳: ای در طلب لطف تو در یا تشنه 71شمارهٔ ۱۵۴: ای نقش تو از دیده به دل جان بسته 72شمارهٔ ۱۵۵: ای شاه تو شیر می فکندی ره ره 73شمارهٔ ۱۵۶: ای عزم تو بر دولت و دین آکنده 74شمارهٔ ۱۵۷: داد دلم ای خیال هر شب تو بده 75شمارهٔ ۱۵۸: جانا تو به وصل خویش تعریفم ده 76شمارهٔ ۱۵۹: ای نیست شده در غم تو هست همه 77شمارهٔ ۱۶۰: بر دست من ای شوخ می روشن نه 78شمارهٔ ۱۶۱: هر لحظه مرا به کام دشمن تو کنی 79شمارهٔ ۱۶۲: ای جان جهانیان برای تو فدی 80شمارهٔ ۱۶۳: ای نرگس تر جهان معطر کردی 81شمارهٔ ۱۶۴: شاها چو نشاط بزم خرم گیری 82شمارهٔ ۱۶۵: بر چهره من به نام خود زر داری 83شمارهٔ ۱۶۶: شاها ملکی که دیر پاید داری 84شمارهٔ ۱۶۷: زلفی ز برای عقل سوزی داری 85شمارهٔ ۱۶۸: دردا که من از زمانه خوردم تیری 86شمارهٔ ۱۶۹: از زخم خود و درد من ای رشک پری 87شمارهٔ ۱۷۰: گفتم ببر من از تو ای مینائی 88شمارهٔ ۱۷۱: گفتم که چوشب روی بکس ننمائی 89شمارهٔ ۱۷۲: ای سایه ایزدی چو خورشید بزی 90شمارهٔ ۱۷۳: تا چند زجان مستمند اندیشی 91شمارهٔ ۱۷۴: خواهم که همه کار برایت کنمی 92شمارهٔ ۱۷۵: جانم ز تو از واقعه تو حالی 93شمارهٔ ۱۷۶: گر تو به خلاف دولت سلطانی 94شمارهٔ ۱۷۷: زان جان که نداشت هیچ سودم تو بهی 95شمارهٔ ۱۷۸: با دل گفتم که ای دل اسرار مگوی 96شمارهٔ ۱۷۹: هر بوی که از مشک و قرنقل شنوی 97شمارهٔ ۱۸۰: شاها اگر از بخت نشانی است توئی 98شمارهٔ ۱۸۱: تا شربت عاشقی چشیدم ز غمت 99شمارهٔ ۱۸۲: شاها کرم تو راز کان بگشاده ست 100شمارهٔ ۱۸۳: جز عشق تو سرمایه دین داری نیست 101شمارهٔ ۱۸۴: این دوست و شان که دشمن جان منند 102شمارهٔ ۱۸۵: دل در زر و سیم و دولت و بخت مبند 103شمارهٔ ۱۸۶: دردت ز دلم بدر نمی داند شد 104شمارهٔ ۱۸۷: کس را بر تو ز ناز تمکین نبود 105شمارهٔ ۱۸۸: حاشا که دلم کم تو گیرد هرگز 106شمارهٔ ۱۸۹: ای باغ رخت گریز گاه نظرم 107شمارهٔ ۱۹۰: گفتم مگر آتش جوانی ببرم 108شمارهٔ ۱۹۱: من کز نم دیده آسیا گردانم 109شمارهٔ ۱۹۲: یک چند نهان سوی دل آرام شدیم 110شمارهٔ ۱۹۳: آن رفت که کردمی نگه سوی تو من 111شمارهٔ ۱۹۴: این لشکر شاه فتح یابند همه 112شمارهٔ ۱۹۵: ای جان دل ریش بر مهان بیش منه 113شمارهٔ ۱۹۶: در خواب ندید چرخ اعلا چو منی 114شمارهٔ ۱۹۷: ای سر تا پا به تازگی سرو سهی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ