کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرغی بباغ رفت و یکی میوه کند و خورد

    ناگه ز دست چرخ بپایش رسید سنگ

    خونین به لانه آمد و سر زیر پر کشید

    غلتید چون کبوتر با باز کرده جنگ

    بگریست مرغ خرد که برخیز و سرخ کن

    مانند بال خویش، مرا نیز بال و چنگ

    نالید و گفت خون دلست این نه رنگ و زیب

    صیاد روزگار، بمن عرصه کرد تنگ

    آخر تو هم ز لانه، پی دانه بر پری

    از خون پر تو نیز بدینسان کنند رنگ

    در سبزه گر روی، کندت دست جور پر

    بر بام گر شوی، کندت سنگ فتنه لنگ

    آهسته میوه‌ای بکن از شاخی و برو

    در باغ و مرغزار، مکن هیچگه درنگ

    میدان سعی و کار، شمار است بعد ازین

    ما رفتگان نبوت خود تاختیم خنگ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha