کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفت با صید قفس، مرغ چمن

    که گل و میوه، خوش و تازه رس است

    بگشای این قفس و بیرون آی

    که نه در باغ و نه در سبزه، کس است

    گفت، با شبرو گیتی چکنم

    که سحر دزد و شبانگه عسس است

    ای بسا گوشه، که میدان بلاست

    ای بسا دام، که در پیش و پس است

    در گلستان جهان، یک گل نیست

    هر کجا مینگرم، خار و خس است

    همچو من، غافل و سرمست مپر

    قفس، آخر نه همین یک قفس است

    چرخ پست است، بلندش مشمار

    اینکه دیدیش چو عنقا، مگس است

    کاروان است گل و لاله بباغ

    سبزه‌اش اسب و صبایش جرس است

    ز گرفتاری من، عبرت گیر

    که سرانجام هوی و هوس است

    حاصل هستی بیهودهٔ ما

    آه سردی است که نامش نفس است

    چشم دید این همه و گوش شنید

    آنچه دیدیم و شنیدیم بس است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha