پروین اعتصامی
مثنویات، تمثیلات و مقطعات
خون دل: مرغی بباغ رفت و یکی میوه کند و خورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرغی بباغ رفت و یکی میوه کند و خورد ناگه ز دست چرخ بپایش رسید سنگ خونین به لانه آمد و سر زیر پر کشید غلتید چون کبوتر با باز کرده جنگ بگریست مرغ خرد که برخیز و سرخ کن مانند بال خویش، مرا نیز بال و چنگ نالید و گفت خون دلست این نه رنگ و زیب صیاد روزگار، بمن عرصه کرد تنگ آخر تو هم ز لانه، پی دانه بر پری از خون پر تو نیز بدینسان کنند رنگ در سبزه گر روی، کندت دست جور پر بر بام گر شوی، کندت سنگ فتنه لنگ آهسته میوه ای بکن از شاخی و برو در باغ و مرغزار، مکن هیچگه درنگ میدان سعی و کار، شمار است بعد ازین ما رفتگان نبوت خود تاختیم خنگ پروین اعتصامی