کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حکایت کرد سرهنگی به کسری

    که دشمن را ز پشت قلعه راندیم

    فراریهای چابک را گرفتیم

    گرفتاران مسکین را رهاندیم

    به خون کشتگان، شمشیر شستیم

    بر آتشهای کین، آبی فشاندیم

    ز پای مادران کندیم خلخال

    سرشک از دیدهٔ طفلان چکاندیم

    ز جام فتنه، هر تلخی چشیدیم

    همان شربت به بدخواهان چشاندیم

    بگفت این خصم را راندیم، اما

    یکی زو کینه جوتر، پیش خواندیم

    کجا با دزد بیرونی درافتیم

    چو دزد خانه را بالا نشاندیم

    ازین دشمن در افکندن چه حاصل

    چو عمری با عدوی نفس ماندیم

    ز غفلت، زیر بار عجب رفتیم

    ز جهل، این بار را با خود کشاندیم

    نداده ابره را از آستر فرق

    قبای زندگانی را دراندیم

    درین دفتر، بهر رمزی رسیدیم

    نوشتیم و به اهریمن رساندیم

    دویدیم استخوانی را ز دنبال

    سگ پندار را از پی دواندیم

    فسون دیو را از دل نهفتیم

    برای گرگ، آهو پروراندیم

    پلنگی جای کرد اندر چراگاه

    همانجا گلهٔ خود را چراندیم

    ندانستیم فرصت را بدل نیست

    ز دام، این مرغ وحشی را پراندیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha