کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خلید خار درشتی بپای طفلی خرد

    بهم برآمد و از پویه باز ماند و گریست

    بگفت مادرش این رنج اولین قدم است

    ز خار حادثه، تیه وجود خالی نیست

    هنوز نیک و بد زندگی بدفتر عمر

    نخوانده‌ای و بچشم تو راه و چاه، یکیست

    ز پای، چون تو در افتاده‌اند بس طفلان

    نیوفتاده درین سنگلاخ عبرت، کیست

    ندیده زحمت رفتار، ره نیاموزی

    خطا نکرده، صواب و خطا چه دانی چیست

    دلی که سخت ز هر غم تپید، شاد نماند

    کسیکه زود دل آزرده گشت دیر نزیست

    ز عهد کودکی، آمادهٔ بزرگی شو

    حجاب ضعف چو از هم گسست، عزم قویست

    بچشم آنکه درین دشت، چشم روشن بست

    تفاوتی نکند، گر ده است چه، یا بیست

    چو زخم کارگر آمد، چه سر، چه سینه، چه پای

    چو سال عمر تبه شد، چه یک، چه صد، چه دویست

    هزار کوه گرت سد ره شوند، برو

    هزار ره گرت از پا در افکنند، بایست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha