به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای عشق تو مدعای دل ها
هم راحت و هم بلای دلها
تا غیر تو ره بدل نیاید
بنشسته در سرای دلها
چون عشق کجاست باوفائی
تا جان بدهد برای دلها
بیگانه ز خویش وآشنا گشت
هر کسکه شد آشنای دلها
زلفت که ز سرکشی نهاده
زنجیر جنون به پای دلها
باری ز چه او نمیکند عرض
با روی تو ماجرای دلها
آخر ز وفا رهی بنه پیش
زین بیش مده جفای دلها
دلها ز تو گر چه دردمندند
دردتو بود دوای دلها
چون نور مرا حضور جانان
روشن بود از لقای دلها
جانا بنگر وفای دلها
زین بیش مجو جفای دلها
دلها همه کشته تو گشتند
ای وصل تو خونبهای دلها
هرکس بجهان گرفته جائی
چون کوی تو نیست جای دلها
بگشای نقاب تا فزاید
از نور رخت صفای دلها
در حق تو مستجاب باشد
دائم بیقین دعای دلها
برایندل خسته ده شفائی
ای لعل لبت شفای دلها
جانا نبود چو نور مهجور
جز وصل تو مدعای دلها
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.