کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یارم که سر وفا ندارد

    در سر بجز از جفا ندارد

    بهر همه دارد او وفا لیک

    بهر من مبتلا ندارد

    هر کو برهش سری فدا کرد

    چون من خبری ز پا ندارد

    بی صیقل ز برای دیگران است

    جز هجر برای ما ندارد

    بیگانه کجا شود خبردار

    کز وی خبر آشنا ندارد

    قاصد ز کدام ره فرستم

    آنجا که رهی صبا ندارد

    آن کس که مرا از او جدا کرد

    گویا خبر از خدا ندارد

    بزمی که صفای آن ز نور است

    بی نور دمی صفا ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha