کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نخستین دم که عالم آفریدند

    پی ایجاد آدم آفریدند

    بود تا هیکل او را حمایل

    در اسمااسم اعظم آفریدند

    برخ گنج مسما را ز اسماء

    طلسمی سخت محکم آفریدند

    بحرز جان ز روی آن نگارم

    عجب نقشی معظم آفریدند

    ز وصل او دلم را شاد کردند

    ز هجرش مسکن غم آفریدند

    زند تا گودی دلها را بچوگان

    برویش زلف پرخم آفریدند

    لبش دیدند بر احیای اموات

    مسیحا را ز مریم آفریدند

    سلیمان را ز لعل آن پریروی

    نگین نقش و خاتم آفریدند

    لبم از تشنگی چون خشک دیدند

    از آنرو دیده پرنم آفریدند

    منال ای نور پیش یار زاغیار

    که گل با خار توام آفریدند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha