کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو مرغم تا قفس بنیاد کردند

    اسیر دام آن صیاد کردند

    دلم کز فرقتش ویرانه بود

    ز گنج وصل او آباد کردند

    ندارد جز قفس مرغ دلم جای

    کنونش کز قفس آزاد کردند

    بجای شیر خون در جوی شیرین

    روان از دیده فرهاد کردند

    مبارک روزی و خرم دمی بود

    که عشقش در دلم ارشاد کردند

    غمش تا مایه شادیست جان را

    از او بس جان غمگین شاد کردند

    رسد تا نور بیدل را بفریاد

    وظیفه بر لبش فریاد کردند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha