کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اعلی خدایگان جهان از سفر رسید
    منت خدایرا که بفتح و ظفر رسید
    تمغاج خان اعظم مسعود رکن دین
    کز وی بسعد اکبر و اصغر نظر رسید
    شاهی که ماه رایت منصور او بقدر
    از ماه برگذشت و بخورشید در رسید
    خورشیدوار تیغ کشید و بهر کجا
    در ملک سایه بود بدان سایه بررسید
    شاه ممیز متمیز بنیک و بد
    کزوی جز بنیک و بد و نفع و ضرر رسید
    لشگر بحرب یاغی و طاغی دلیر کرد
    تا باغ و بوستان ممالک ببر رسید
    صیت و صدای کوس و مصافش بنصر و فتح
    از شرق تا بغرب بهر بحر و بر رسید
    از طعن و ضرب تیغ و سنان در صف نبرد
    بر هر نئی صریر نهاد و بسر رسید
    بر فرق دشمنان ملک تیغ بندگانش
    هر ضربتی ز کوی کله تا کمر رسید
    سیمرغ را بتهمت طوطی چو بابزن
    مرکبک را ز سینه سنان در جگر رسید
    اعدای شاه را بلب آمد چو درفتاد
    آتش بمرغزار و بهر خشک و تر رسید
    گردان کارزاری پیکار جوی را
    از سهم شاه کار باین المضر رسید
    زی مستقر شاهی خود شاه بازوار
    پرواز کرد و باز بدین مستقر رسید
    دشمن شکار کرده و مقهور کرده خصم
    زاحوال او مبشر خیرالبشر رسید
    شاهنشهی که جنت دنیاست حضرتش
    چون از سفر بحضرت نزدیکتر رسید
    گرد نعال و همهمه باد پایگانش
    خوش چون سماع و سرمه بسمع و بصر رسید
    از فر شاه جنت دنیا بخرمی
    با جنت النعیم بهم در بدر رسید
    اندر دل مقیم و مسافر ز عدل شاه
    شادی مقیم گشت چو شاه از سفر رسید
    بی آنکه شاه مژده وری نصب کرده بود
    جان از قدوم شاه بدل مژده ور رسید
    منت خدایرا که ز حظرت بقهر خصم
    دشمن شکر برون شد و دشمن شکر رسید
    ای بر سپهر سلطنت مشرق آفتاب
    نور تو تا بخاور از باختر رسید
    هر شاهرا زمسند و گاهست زیب و فر
    باز از تو گاه و مسند را زیب و فر رسید
    تیغ تو از قضا و قدر بهره مند بود
    اعدات را بلا ز قضا و قدر رسید
    خون گردد آب در شمر از سهم تیغ تو
    چون وقت آب خون شدن اندر شمر رسید
    آش سیاست تو کلاغان و کرکسان
    خوردند و باز نوبت جنسی دگر رسید
    تو کامران و خرم و خوشدل بخسروی
    بنشین که خسرویرا شیرین ببر رسید
    افراسیاب وار زعیش آی سوی جشن
    کاین عیش و جشن با تو زببچه پدر رسید
    ای سوزنی بمدحت سلطان گوهری
    گاه طویله کردن در و گهر رسید
    از عسکر طبیعت و عمان خاطرت
    مشگ شکر گشادی و درج درر رسید
    در بارگاه شه شکر و در نثار کن
    گاه نثار کردن در و شکر رسید
    طول بقای شاه جهان خواه و مدح گوی
    عمر طویلت ار بدمی مختصر رسید
    هم در ثنای شاه زن آندم کز آن ثنا
    عمر مدید و عیش هنی بر اثر رسید
    عمر مدید و عیش هنی شاهرا سزد
    قطع کلام بر سخن معتبر رسید
    بیش از ستاره باد شها سال عمر تو
    هم بیش از آنکه و هم ستاره شمر رسید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha