کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ماه معظم آمد با فر و آفرین
    با عفو و فضل و مغفرت عالم آفرین
    ماهی است این کز آمدن او خجستگی است
    بادا خجسته آمدنش بر نصیر دین
    والا نصیر دین شرف و دولت رفیع
    احمد که آفریده شد از حمد و آفرین
    عین الکفات آنکه نگهدار کار ملک
    هست او بعین روشن و دیدار دور بین
    آزاده ای بجود و سخا گشته بی نظیر
    فرزانه ای بذهن و ذکا گشته بی قرین
    صدری که هفتمین فلک از قدر و همتش
    شد زیر دست چونکه بهفتم فلک زمین
    همچون زمین که باشد در سایه فلک
    باشد فلک مراو ار در سایه نگین
    جز با سخا برون ننهد پا از آستان
    جز با عطا برون نکند دست از آستین
    آزادگی بطینت او در سرشته شد
    آنگه که آفریده شد آدم ز آب و طین
    ای ملک شاه شرق بفرهنگ و فضل تو
    با فر ملک شکاه فریدون آبتین
    کار رعیت و حشم پادشاه را
    تدبیر تو صواب بود رای تو متین
    خطی که تو کشی همه ارکان ملک را
    رائی است مستقیم و سبیلی است مستبین
    صاحب که برگزیده سلطان عالم است
    او مر ترا ز عالمیان کرد برگزین
    چون نزد خود مکین و امین یافت مرترا
    نزدیک پادشاه مکین گردد و امین
    آزادگان بوطع مراو را شده رهی
    فرزانگان بطبع مراو را شده رهین
    چون آفتاب چرخ که روشن کند جهان
    روشن شد از کفایت او ملک شرق و چین
    تیره دوات او رخ کلکت کند منیر
    کلک نزار او تن دولت کند سمین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha