به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرل احراری

طغرل احراریغزل هاشمارهٔ ۴۷: می نماید بر لب جو عکس ماه من در آب

1930عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

می نماید بر لب جو عکس ماه من در آب
می توان از ماه تا ماهی همه بودن در آب
نیست سودی سفله را از صحبت روشندلان
سخت رسر، می شود آید اگر آهن در آب!
گفت زاهد خویش را در خواب دیدم در برش
گفتمش تعبیر خواب خود بگو روشن در آب!
در تلاش عکس یک رو صد گریبان پاره شد
کی به آسانی رسد آئینه را دامن در آب؟!
گوی سبقت می برم امروز از فتوای شک
مردم آبی اگر دعوا کند با من در آب
هیچ ممکن نیست در گرداب این امواج غم
کشتی مقصود را بی ناخدا رفتن در آب!
در سلوک عشق کم از بچه بط نیستی
در رضای دوست هر دم می دهد او تن در آب
زیر طوفان سرشکم طغرل از هجران او
به که از این خاکساری ها مرا مردن در آب!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۶: شوخ بی باکی که کرده خانه مردم خراب 2شمارهٔ ۴۷: می نماید بر لب جو عکس ماه من در آب 3شمارهٔ ۴۸: ماه در پیش رخت یک لمعه باشد از سرا ...4شمارهٔ ۴۹: می برد لعل لب او نشئه از موج شراب 5شمارهٔ ۵۰: اگر چه دورم از نظاره رخسار یار امش ...6شمارهٔ ۵۱: هر کس که گل چید از گلشن شب 7شمارهٔ ۵۲: می رسد از ناله بر گردون لوای عندلی ...8شمارهٔ ۵۳: نغمه عشاق باشد در نوای عندلیب 9شمارهٔ ۵۴: حنا از خون مردم بسته دستت 10شمارهٔ ۵۵: زهی آئینه را حیرت خیال عکس تصویرت 11شمارهٔ ۵۶: حیات طغرل از عشق حبیب است 12شمارهٔ ۵۷: اگر دل محو آن رخسار زیباست 13شمارهٔ ۵۸: هر کرا شوخ پری رخسار است 14شمارهٔ ۵۹: حزین منشین که نوروز بهار است 15شمارهٔ ۶۰: آنکه تسلیم سجود خاک پایش شد سر است 16شمارهٔ ۶۱: تا نهال قامت اورا صنوبر چاکر است 17شمارهٔ ۶۲: تا زیر و بم نغمه مضراب تو ساز است 18شمارهٔ ۶۳: حیا پیراهن اندام ناز است 19شمارهٔ ۶۴: تا زلف تو در خرمن گل غالیه بیز است 20شمارهٔ ۶۵: چند روزی در جهان ای عمر مهمانی بس ...21شمارهٔ ۶۶: خاکساری بس که ما را شهپر بال رساست 22شمارهٔ ۶۷: هر لحظه به دل از مژه ات زخم خدنگ ا ...23شمارهٔ ۶۸: جز عشق به عالم همه اوهام خیال است 24شمارهٔ ۶۹: گر چه رنگ و بو دلیل و شاهد روی گل ...25شمارهٔ ۷۰: رفتن هوش از سرم تا ساربان محمل است 26شمارهٔ ۷۱: در کشور ملاحت شاهی تو را تمام است 27شمارهٔ ۷۲: بس که هستی همه سامان وجود عدم است 28شمارهٔ ۷۳: فرصت عهد جهان از صبح هستی یک دم اس ...29شمارهٔ ۷۴: رندیم ما و بوقلمونی شعار ماست 30شمارهٔ ۷۵: تا درین وادی غبار ما به دامان آشنا ...31شمارهٔ ۷۶: نغمه قانون هستی ساز مضراب فناست 32شمارهٔ ۷۷: شور دریای محبت موجی از آب من است 33شمارهٔ ۷۸: عقیق از حسرت لعل تو خون است 34شمارهٔ ۷۹: تیری که از کمان نگاه تو جسته است 35شمارهٔ ۸۰: دلبرم پر پر جفا افتاده است 36شمارهٔ ۸۱: یکسر شرار عشقم و آهم زبانه است 37شمارهٔ ۸۲: بس که بی رنگی درین گلشن دلیل رنگ ا ...38شمارهٔ ۸۳: باده رندان را شراب کوثریست 39شمارهٔ ۸۴: سرشکم دانه بی حاصل کیست؟!40شمارهٔ ۸۵: قامت دلجوی او سرو گلستان کیست؟!41شمارهٔ ۸۶: سرخط مشق جنون زلف پریشان کیست؟!42شمارهٔ ۸۷: رخش امشب چراغ خانه کیست؟!43شمارهٔ ۸۸: هیچ در ملک جهان چون او پری رخسار ن ...44شمارهٔ ۸۹: در طریق عشق کس را رهبری در کار نیس ...45شمارهٔ ۹۰: بس که در قصر جهان آبادی از معمار ن ...46شمارهٔ ۹۱: حاجت من در دو عالم جز گل روی تو نی ...47شمارهٔ ۹۲: ساقیا باده ده بهار گذشت 48شمارهٔ ۹۳: سرو نازش هر طرف با قامت دلجو گذشت 49شمارهٔ ۹۴: شب که در دل عکس خورشید رخ او جا گر ...50شمارهٔ ۹۵: آمد و در پیش من از ناز جولان کرد و ...51شمارهٔ ۹۶: سرو من باز آ که تا سرو خرامان بینم ...52شمارهٔ ۹۷: پریشان جعد سنبل از سر زلف سمنسایت 53شمارهٔ ۹۸: می کنم جان در غم او کندن جانم عبث 54شمارهٔ ۹۹: چاک است گویا پیراهن صبح 55شمارهٔ ۱۰۰: هر کس که باشد همخانه صبح 56شمارهٔ ۱۰۱: گر چه در میخانه بر لب خنده ها دار ...57شمارهٔ ۱۰۲: باز از رنگ حنا شد پنجه دلدار سرخ 58شمارهٔ ۱۰۳: تا خیال ابرویش کردم سرم آمد به یا ...59شمارهٔ ۱۰۴: اگر شمع دلیل الفت ما رهنما گردد 60شمارهٔ ۱۰۵: ندانم ساغر عشرت کرا سرشار می گردد 61شمارهٔ ۱۰۶: اگر آئینه بر روی تو عرض مدعا دارد 62شمارهٔ ۱۰۷: بت نامهربانم کی ز حال من خبر دارد 63شمارهٔ ۱۰۸: غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دار ...64شمارهٔ ۱۰۹: تا کلک صنع چشم تو سرمشق ناز کرد 65شمارهٔ ۱۱۰: آتش عشق که خاکم تحفه بر باد آورد 66شمارهٔ ۱۱۱: رنگ رخسار تو از رخسار گل ننگ آورد 67شمارهٔ ۱۱۲: مانی چین نقش مطبوع تو در چین آورد 68شمارهٔ ۱۱۳: غنچه از لعل تو سبق گیرد 69شمارهٔ ۱۱۴: شهاب آسا نگاهم از سپهر دیده می تا ...70شمارهٔ ۱۱۵: زلف مشکین تا به دور ماه رویش هاله ...71شمارهٔ ۱۱۶: مرا از عالم و آدم غم عشق تو بس با ...72شمارهٔ ۱۱۷: مرا عشق تو تا سرمایه دنیا و دین ب ...73شمارهٔ ۱۱۸: هر کرا زلف عنبرین باشد 74شمارهٔ ۱۱۹: هر کرا دل محو آن آئینه رخسار شد 75شمارهٔ ۱۲۰: هر کرا چشم تو صهبا می کشد 76شمارهٔ ۱۲۱: از تبسم لعل او تا نشئه از مل می ک ...77شمارهٔ ۱۲۲: تا کمند زلف او صد دل به یک مو می ...78شمارهٔ ۱۲۳: کتاب عارضش را تا سواد خط نمایان ش ...79شمارهٔ ۱۲۴: آه از دور فلک یک لحظه بر کامم نشد 80شمارهٔ ۱۲۵: ماه سیم اندام من هر چند عالی جاه ...81شمارهٔ ۱۲۶: ماه من امروز در مصر ملاحت شاه شد 82شمارهٔ ۱۲۷: تا نزاکت زان خرام قد دلجو می چکد 83شمارهٔ ۱۲۸: به اوج دلبری روی تو تا ماه تمام آ ...84شمارهٔ ۱۲۹: شبی در خاطرم زلف تو آمد 85شمارهٔ ۱۳۰: خوبرویان شیوه حیرت شعارم کرده اند 86شمارهٔ ۱۳۱: مهر عشقش در ازل خط جبینم کرده اند 87شمارهٔ ۱۳۲: شبنم عرض ادب از چشم حیران ریختند 88شمارهٔ ۱۳۳: ساغر عیش ابد گر چه به دستم دادند 89شمارهٔ ۱۳۴: از نگه تیری به جانم آن کمان ابرو ...90شمارهٔ ۱۳۵: هر کجا آن شوخ گر صیدی به ابرو می ...91شمارهٔ ۱۳۶: عشق را حسن تو قانون دگر پیدا کند 92شمارهٔ ۱۳۷: عنبر زلف کژت بازار عنبر بشکند 93شمارهٔ ۱۳۸: باده عشق تو در هر دل اگر جوش کند 94شمارهٔ ۱۳۹: رنگ و بوی باغ حسنت در چمن شور افک ...95شمارهٔ ۱۴۰: غنچه را لعل لبت دلخون کند 96شمارهٔ ۱۴۱: ارغوان در پیش رخسار تو بیرنگی کند 97شمارهٔ ۱۴۲: یار به من باز جفا می کند 98شمارهٔ ۱۴۳: غمزه مردم شکارت غارت جان می کند 99شمارهٔ ۱۴۴: عارض چون ماهش از برقع نمایان می ک ...100شمارهٔ ۱۴۵: دل به طاق ابروی او می پرستی می کن ...101شمارهٔ ۱۴۶: پرتو آئینه ام حیرتبیانی می کند 102شمارهٔ ۱۴۷: تا قماش حسن او را کاروان از ناز ب ...103شمارهٔ ۱۴۸: هر کجا شوق توام ساغر کش آمال بود 104شمارهٔ ۱۴۹: یاد ایامی که هر دم با منت پیغام ب ...105شمارهٔ ۱۵۰: صبح صادق از طلوع معنی ام آگاه بود 106شمارهٔ ۱۵۱: سرم به زیر قدوم تو گر غبار شود 107شمارهٔ ۱۵۲: بود آن روز که چشمم به رخت باز شود 108شمارهٔ ۱۵۳: تا شعاع مهر از جیب تو روشن می شود 109شمارهٔ ۱۵۴: زیر تیغ ابرویش صد مثل من گر سر ده ...110شمارهٔ ۱۵۵: نرگس مست تو آلوی هراتم ندهد 111شمارهٔ ۱۵۶: ز جوش اشک در آبم گهربار اینچنین ب ...112شمارهٔ ۱۵۷: بیا ای دل که نیرنگ و فسونت پر به ...113شمارهٔ ۱۵۸: ای نگاه شفقت آمیزت مرا از جان لذی ...114شمارهٔ ۱۵۹: هر کجا گر گردبادی حلقه می سازد غب ...115شمارهٔ ۱۶۰: در دل خیال آن قد رعنا نگاه دار 116شمارهٔ ۱۶۱: کس نباشد به سیر این گلزار 117شمارهٔ ۱۶۲: بس که اندر باغ از جنت اثر دارد به ...118شمارهٔ ۱۶۳: آنقدر دارد صفا آئینه رخسار یار 119شمارهٔ ۱۶۴: تا شنیدم از صبا افسانه های زلف یا ...120شمارهٔ ۱۶۵: پرده صبح نگه را بر رخ دلدار در 121شمارهٔ ۱۶۶: در حریم یار گر آری گذر 122شمارهٔ ۱۶۷: ای غنچه دهن لب تو شکر 123شمارهٔ ۱۶۸: باز جانم شد فدای چشم خمار دگر 124شمارهٔ ۱۶۹: تا خیال صورتش شد دیده ام را جلوه ...125شمارهٔ ۱۷۰: ای خرام ناز تو چون جلوه طاووس نر 126شمارهٔ ۱۷۱: ای روی تو آفتاب خاور 127شمارهٔ ۱۷۲: آه ازان روزی که گردیدم من از وصل ...128شمارهٔ ۱۷۳: شب که با یاد رخت داشت دلم سوز و گ ...129شمارهٔ ۱۷۴: قامتم خم گشت آخر از غم بالای ناز 130شمارهٔ ۱۷۵: گر چه در راه محبت در تک و تازم هن ...131شمارهٔ ۱۷۶: بس که از زلف تو من خاطر پریشانم ه ...132شمارهٔ ۱۷۷: رفت جان بر باد و دور از وصل جانان ...133شمارهٔ ۱۷۸: در غمت جان دادم و اما تو در نازی ...134شمارهٔ ۱۷۹: ای عارض گلگون تو از باده گهر ریز 135شمارهٔ ۱۸۰: هر چه جز عشقش مرا عار است و بس 136شمارهٔ ۱۸۱: از تبسم لعل او چون غنچه خندان است ...137شمارهٔ ۱۸۲: بر رخش آئینه را یک چشم حیران است ...138شمارهٔ ۱۸۳: با زخم تغافل ز لب یار دوا پرس 139شمارهٔ ۱۸۴: آهنگ کوهسار تو از گوش کر مپرس 140شمارهٔ ۱۸۵: می روم از خویش هر ساعت ز دنبال نف ...141شمارهٔ ۱۸۶: یک نگاه از چشم مخمورش تو را باشد ...142شمارهٔ ۱۸۷: ز خون دیده من نامه به یار نویس 143شمارهٔ ۱۸۸: گر زیان ظاهر نمائی در خیال سود با ...144شمارهٔ ۱۸۹: گر نه ای صندل برو درد سر خمار باش 145شمارهٔ ۱۹۰: چند روزی بر بنای طاق غم معمار باش 146شمارهٔ ۱۹۱: بنای عشق گرت هست خانه ویران باش 147شمارهٔ ۱۹۲: هر که را باشد چو من گر شوخ سیمین ...148شمارهٔ ۱۹۳: شهادت بسملم از یک نگاه چشم مستستش 149شمارهٔ ۱۹۴: ز خود چندان فراموشم که نآیم هیچ د ...150شمارهٔ ۱۹۵: اگر بر قاصد نظاره بخشد رخصت بارش 151شمارهٔ ۱۹۶: هر کرا گر دلبرش باشد نباشد دل برش 152شمارهٔ ۱۹۷: ندانم گرمی خونی که دارد رنگ تأثیر ...153شمارهٔ ۱۹۸: چه خاصیت بود یارب نصیب چشم زهگیرش 154شمارهٔ ۱۹۹: هر کس که پر از باده عشق است ایاغش 155شمارهٔ ۲۰۰: بتی دارم که چتر مهر باشد زیب اورن ...156شمارهٔ ۲۰۱: دمد صبح امید من اگر از شام هجرانش 157شمارهٔ ۲۰۲: چه امکان است گردد از دلم بیرون تم ...158شمارهٔ ۲۰۳: می کند نظاره تا بر روی آن تنناز ر ...159شمارهٔ ۲۰۴: تا قضا زد خیمه هستی درین نیلی بسا ...160شمارهٔ ۲۰۵: گر نه ای بلبل تو را از صحبت گل ها ...161شمارهٔ ۲۰۶: بید مجنون را به جز آشفتگی از بر چ ...162شمارهٔ ۲۰۷: هر کس که دارد یک دلبر فیض 163شمارهٔ ۲۰۸: تا شد از کتم عدم در ملک هستی بود ...164شمارهٔ ۲۰۹: بس که شب تا روز از غم گریه ها دار ...165شمارهٔ ۲۱۰: از کمال روشنی در دیده شد جای چراغ 166شمارهٔ ۲۱۱: ای به خوبی در میان خوبرویان معترف 167شمارهٔ ۲۱۲: یار ما را پیرهن از برگ گل باشد لط ...168شمارهٔ ۲۱۳: ای شوخ پریوشان آفاق 169شمارهٔ ۲۱۴: ای لعل لب تو جان عاشق 170شمارهٔ ۲۱۵: دارد چمن ز رونق فصل بهار رنگ 171شمارهٔ ۲۱۶: اگر خرامی به سوی چمن بدین نیرنگ 172شمارهٔ ۲۱۷: حافظت از چشم بد بادا خداوند تعال 173شمارهٔ ۲۱۸: مرا شوریست بر سر از غم دل 174شمارهٔ ۲۱۹: بلند است از فلک مأوای بیدل 175شمارهٔ ۲۲۰: خوشا روزی که از مضمون طغرل 176شمارهٔ ۲۲۱: عالمی از روی او دارد گلستان در بغ ...177شمارهٔ ۲۲۲: ای از بهار عارضت نظاره را جان در ...178شمارهٔ ۲۲۳: ای نرگس مستت چمن آرای تغافل 179شمارهٔ ۲۲۴: لبت لعل و قدت طوبی رخت گل 180شمارهٔ ۲۲۵: گر کسی چیند ز باغ عارضت یکبار گل 181شمارهٔ ۲۲۶: بس که آوردست نخل قامت دلدار گل 182شمارهٔ ۲۲۷: ای ز صبح عارضت شرمنده در گلزار گل 183شمارهٔ ۲۲۸: در محفل رقیبان رویت شکفته گل گل 184شمارهٔ ۲۲۹: تا به منشور سخن سرمشق طغرا گشته ا ...185شمارهٔ ۲۳۰: بشنود بلبل اگر اندر گلستان ناله ا ...186شمارهٔ ۲۳۱: بر نمی آید برون از سینه آسان ناله ...187شمارهٔ ۲۳۲: کاش در بزم ادب من دلبری می داشتم 188شمارهٔ ۲۳۳: طرب پیمای عشقم خاکساریهاست معراجم 189شمارهٔ ۲۳۴: ازان روزی که من در حلقه زلف تو اف ...190شمارهٔ ۲۳۵: خجالت مایه ام وضع پریشانیست بنیاد ...191شمارهٔ ۲۳۶: کتاب عشق می خوانم کنون فهم سبق کر ...192شمارهٔ ۲۳۷: به مضراب دگر قانون عشقت ساز می کر ...193شمارهٔ ۲۳۸: صفحه دل را ز موج باده تا مستر زدم 194شمارهٔ ۲۳۹: فروزد شمع رخسارش اگر در کلبه تارم 195شمارهٔ ۲۴۰: نوبهار ایجادم رونق حمل دارم 196شمارهٔ ۲۴۱: بنما رخ چو ماهت که ز دل برد قرارم 197شمارهٔ ۲۴۲: حجاب از رخ فکن دلبر که زارم 198شمارهٔ ۲۴۳: ای نهال قامتت نخل گلستان ارم 199شمارهٔ ۲۴۴: وه که محرم در حریمش غیر و من اندر ...200شمارهٔ ۲۴۵: ز معمار خرابی بس که همچون گنج معم ...201شمارهٔ ۲۴۶: ندانم از چه استاد ازل کردست تخمیر ...202شمارهٔ ۲۴۷: بساط هستی خود را به راهت خاک می س ...203شمارهٔ ۲۴۸: به عالم خویش را از بی خودی افسانه ...204شمارهٔ ۲۴۹: ادب سرمایه عشقم مپرس از شوخی نازم 205شمارهٔ ۲۵۰: هر گه ز ناز خندد آن جوهر تبسم 206شمارهٔ ۲۵۱: حدیث زلف او خواهم خطی از هاله بنو ...207شمارهٔ ۲۵۲: چو می از آتش شوق وصال یار در جوشم 208شمارهٔ ۲۵۳: گرفتار کمند آن خم زلف بناگوشم 209شمارهٔ ۲۵۴: ندانم شمع رخسار که روشن شد ز آمال ...210شمارهٔ ۲۵۵: نشئه از میخانه تحقیق می خواهد دلم 211شمارهٔ ۲۵۶: آبله شد سد ره منزلم 212شمارهٔ ۲۵۷: ندانم نشئه از پیمانه چشم که در جا ...213شمارهٔ ۲۵۸: نباشد جز حساب غم به جدول خط تقویم ...214شمارهٔ ۲۵۹: ناله همان به که ز دل سر کنم 215شمارهٔ ۲۶۰: چو گل زین باغ یک دل غرق خونم 216شمارهٔ ۲۶۱: بیا ای باعث شور جنونم 217شمارهٔ ۲۶۲: عشق تو بلای جان و دینم 218شمارهٔ ۲۶۳: من از ساقی برای دفع غم توقیر می خ ...219شمارهٔ ۲۶۴: عارضت آفتاب می گویم 220شمارهٔ ۲۶۵: تا نگه از چشم حیران کرده ایم 221شمارهٔ ۲۶۶: حلاوت در دلم از عشق جانان 222شمارهٔ ۲۶۷: مرحبا ای دلبر سیمین تن سیمین بدن 223شمارهٔ ۲۶۸: زیر بار عشق تو قدم دو تا خواهد شد ...224شمارهٔ ۲۶۹: در غم عشق تو آخر ناتوان خواهم شدن 225شمارهٔ ۲۷۰: با برگ رخسار گلت ای گلبدن خوارم م ...226شمارهٔ ۲۷۱: ای جفاجو اندکی قلب مرا تفریح کن 227شمارهٔ ۲۷۲: سواد سرمه شام است در چشم نگار من 228شمارهٔ ۲۷۳: تا کشد از رخ نقاب آن ماه سیمین سا ...229شمارهٔ ۲۷۴: آه از جوش صفای طبع معنی زای من 230شمارهٔ ۲۷۵: تاب رخت ندارد خورشید طاق گردون 231شمارهٔ ۲۷۶: شوخ شهر آشوب من گر بی حجاب آید بر ...232شمارهٔ ۲۷۷: به یاد خنده آن لعل میگون 233شمارهٔ ۲۷۸: بتی دارم که صد میخانه باشد در کنا ...234شمارهٔ ۲۷۹: قدر مسیحا برد لعل سخندان او 235شمارهٔ ۲۸۰: شوخی که بگذرد ز دل ما سنان او 236شمارهٔ ۲۸۱: سرو و صنوبر شد خجل از قامت زیبای ...237شمارهٔ ۲۸۲: برد دلم را ز ره زلف سمنسای او 238شمارهٔ ۲۸۳: ماه تمام من که منم مستمند تو 239شمارهٔ ۲۸۴: دلبرم را هست گویا سیر صحرا آرزو 240شمارهٔ ۲۸۵: از قامت بلندت قمری به لحن کوکو 241شمارهٔ ۲۸۶: دل پیش تو کشف راز کرده 242شمارهٔ ۲۸۷: ای عشق بلای جان شدستی 243شمارهٔ ۲۸۸: ای غنچه خندان من از بوستان کیستی؟ ...244شمارهٔ ۲۸۹: یاد ایامی که سوی ما خرامی داشتی 245شمارهٔ ۲۹۰: آن روز وعده تو سرآمد نیامدی 246شمارهٔ ۲۹۱: عارضت خورشید اوج دلبری 247شمارهٔ ۲۹۲: با لب لعل تو طوطی نکند هم سخنی 248شمارهٔ ۲۹۳: ای فلک داد از جفایت در چه حالم کر ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ