کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عنبر زلف کژت بازار عنبر بشکند
    قیمت لعل لبت سودای گوهر بشکند
    با قد شمشاد سوی باغ گر آری گذر
    زنفعال قامتت شاخ صنوبر بشکند
    در ره عشقت شدم خاک و ولی ترسم از آن
    کز غبار من تو را نعل تکاور بشکند
    الحذر از فتنه یعجوج چشم ساحرت
    آخر این خیل بلا سد سکندر بشکند!
    لعل خود گر واکنی چون غنچه هنگام سخن
    از تبسم های لعلت نرخ شکر بشکند
    حیرت آئینه از عکس رخ زیبای توست
    از عرق هر دم به روی خویش جوهر بشکند
    مد ابروی تو در تاراج دل ماند به آنک
    زلفقار مرتضی دیوار خیبر بشکند
    یک شبی سرمست صهبای وصال خویش کن
    گر شکستی این سخن دل هم برابر بشکند
    دارم اندر دل هوای عشقت ای نازآفرین
    این خمار من کی از هر جام و ساغر بشکند؟!
    چون روم سویت ولی از سنگباران رقیب
    تا حریم وصل تو صدجا مرا سر بشکند!
    انگبینت طعنه سازد با شراب سلسبیل
    نرگس بی باک مستت قدر ابحر بشکند
    نام تو تا بر سر هر بیت طغرل تاج شد
    از خجالت افسر فغفور و قیصر بشکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha