کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برد دلم را ز ره زلف سمنسای او
    کرد شهید نگه نرگس شهلای او
    گشته به هم توأمان از خط کلک ازل
    دست من و دامنش فرق من و پای او!
    کی بود اندر زمین در خور او مسکنی؟!
    منظر چشمم بود منزل و مأوای او!
    گردن سرو سهی خم شده از انفعال
    دیده مگر در چمن قامت زیبای او؟!
    فرش خرام رهش چشم امیدم بود
    تا نرسد بر زمین نقش کف پای او!
    گر چه مسیحا به لب زنده کند مرده را
    در فن احیاگری ره نبرد جای او!
    هر که به روز آورد شام فراق تو را
    گر نه به حالش کنی رحم بود وای او!
    می شکند چون خزف قیمت در عدن
    همچو سخن های من لعل شکرخای او!
    باد تو را آفرین طغرل شاهین وطن
    کردی تمام از سخن وصف سراپای او!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha