کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا شوریست بر سر از غم دل
    نمی دانم کنون بیش و کم دل
    ترشح می کند از دیده من
    دمادم اشک خونین از یم دل
    یکی امروز با ما سیر دل کن
    که دارد عالمی این عالم دل!
    برافشان دانه کشت مرادت
    شود سرسبز و خرم از نم دل
    نشین در پرده مضراب سازش
    بسی دارد نوا زیر و بم دل
    نمی گردد دگر صید کمانت
    غزال وحشی ما از رم دل!
    طواف کعبه دل کن که نوشی
    ز چاه مدعایت زمزم دل
    قبول کس نگردد این حکایت
    اگر گوئی که باشد محرم دل
    دل خود را به مهر دل قوی کن
    که باشد عقد پروین شبنم دل
    خرد بر چرخ میساید علم را
    لوایش گر بود از پرچم دل!
    درین محنت سرا امروز طغرل
    نمی یابم کسی را همدم دل!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha