کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر بر قاصد نظاره بخشد رخصت بارش
    بساط خرمن هستی بسوزد برق دیدارش
    مرا شد سایه شمشاد از بال هما بهتر
    که باشد بخت من وابسته زلف نگونسارش
    شب هجرش ندارد صبح از سامان استغنا
    خلاصی نیست جز مردن همین باشد اگر کارش!
    اگر سعی طلب زین حلقه باشد دستبند او
    نباشد مرکز تسلیم غیر از گردن یارش!
    مریض انتظارش را سلامت گر هوس باشد
    بود داروی درد عشق نبض چشم بیمارش!
    بم و زیر محبت پرده ای دارد که می آید
    نوای نغمه «عشاق » از آهنگ هر تارش
    به حق عشق هر کس در محبت گر ظفر خواهد
    نمی باشد به غیر از رأیت منصور بردارش
    دلم از گنج رخسارش تماشا آرزو دارد
    ولی می ترسم از یاد خیال زلف چون مارش
    نمی بینی به جز آئینه از بام و درش دیگر
    اگر حیرت هوس داری نگه کن نقش دیوارش!
    بنای خانه هستی اساس نیستی دارد
    همین آثار ویرانی بود از طرح معمارش
    درین گلشن چه دل بندی که بیدل گفته است طغرل
    بهارت بلبلی دارد که شکل لاست منقارش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha