کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای عارض گلگون تو از باده گهر ریز
    شمشیر جفای تو بود بر سر من تیز
    ابروی تو خم گشته است از بار تغافل
    از باده ناز است قدح چشم تو لبریز
    در پیش غمت توسن عمرم بود اکنون
    ماننده خنگی که کشد زحمت مهمیز
    هر روز نه سینه دهقان محبت
    گردیده ز شوق تو چو غربال شرر بیز!
    ای دل اگرت آرزوی عیش دوام است
    نوعی کن و بر دامن آن زلف بیاویز!
    وقت است که آسان ندهی دامنش از کف
    امروز که یک شمس دگر نیست به تبریز!
    زنهار ادب پیشه نما بین که چها دید
    از نامه پیغمبر ما خسرو پرویز؟!
    غفلت نشود بدرقه راه امیدت
    تا چند چو مخمل تو ازین خواب گران خیز!
    این وادی عشق است پر از شیب و فراز است
    عاشق نئی البته ازین بادیه بگریز
    شد دافع سودای تو تا چین جبینش
    صفرات فزون است تو از سرکه مپرهیز!
    طغرل شدم آشفته این مصرع بیدل
    ای خاک به خون خفته غبار دگر انگیز!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha