کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آمد و در پیش من از ناز جولان کرد و رفت
    خاطرم را همچو زلف خود پریشان کرد و رفت
    بس که سیلاب سرشکم آمد از جوش غمش
    قصر بنیاد دلم را سخت ویران کرد و رفت
    دوش دیدم در چمن از ناز او را جلوه گر
    دست ما اندر گریبان گل به دامان کرد و رفت
    بودم ایمان اگر چه در پیغمبر حسنش ولی
    کفر زلفش آمد و تاراج ایمان کرد و رفت
    دیشب از لعل بدخشان شد حکایت لعل او
    خنده ای از ناپسندی در بدخشان کرد و رفت
    برقع از رخ برفکند و چهره خود را نمود
    طاقت و صبر و قرارم بر دو سامان کرد و رفت
    کرد با نیم نگه جان مرا از تن برون
    مشکل سخت مرا بسیار آسان کرد و رفت
    تا به عرض جلوه آمد در چمن روی گلش
    بلبل شوریده را در باغ نالان کرد و رفت
    ای خوشا طغرل که بیدل می سراید مصرعی
    خانه دل در سر ره بود ویران کرد و رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha