به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرل احراری

طغرل احراریغزل هاشمارهٔ ۹۰: بس که در قصر جهان آبادی از معمار نیست

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بس که در قصر جهان آبادی از معمار نیست
جز فنا در خانه هستی دگر دیوار نیست!
عالمی سرگرم سودای خیال عالمند
هیچ کس از خواب غفلت یک دمی بیدار نیست!
بیش ازین در باغ و در گلشن منال ای عندلیب
رشته دلبستگی در رنگ این گلزار نیست!
وه چه نقد کاسدیم امرزو در دکان دهر
جنس ما را هیچ گاهی گرمی بازار نیست!
آرزوی مهر اطلس در دل ما کی بود؟!
فرش ما افتادگان جز سایه دیوار نیست!
نقد دکان خموشان مرهم زخم دل ا ست
در شکست موی چینی مومیا در کار نیست!
پرده مضراب غم دارد بم و زیر دگر
ناله عشاق در آهنگ موسیقار نیست!
حلقه زلفش بود سرمشق چوگان فسون
مرکزی دارد دل ما حاجت پرگار نیست!
زهر غم باشد به کامم طغرل از گیسوی او
حیرتی دارم که هرگز مهره در این مار نیست!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۹: در طریق عشق کس را رهبری در کار نیس ...2شمارهٔ ۹۰: بس که در قصر جهان آبادی از معمار ن ...3شمارهٔ ۹۱: حاجت من در دو عالم جز گل روی تو نی ...4شمارهٔ ۹۲: ساقیا باده ده بهار گذشت 5شمارهٔ ۹۳: سرو نازش هر طرف با قامت دلجو گذشت 6شمارهٔ ۹۴: شب که در دل عکس خورشید رخ او جا گر ...7شمارهٔ ۹۵: آمد و در پیش من از ناز جولان کرد و ...8شمارهٔ ۹۶: سرو من باز آ که تا سرو خرامان بینم ...9شمارهٔ ۹۷: پریشان جعد سنبل از سر زلف سمنسایت 10شمارهٔ ۹۸: می کنم جان در غم او کندن جانم عبث 11شمارهٔ ۹۹: چاک است گویا پیراهن صبح 12شمارهٔ ۱۰۰: هر کس که باشد همخانه صبح 13شمارهٔ ۱۰۱: گر چه در میخانه بر لب خنده ها دار ...14شمارهٔ ۱۰۲: باز از رنگ حنا شد پنجه دلدار سرخ 15شمارهٔ ۱۰۳: تا خیال ابرویش کردم سرم آمد به یا ...16شمارهٔ ۱۰۴: اگر شمع دلیل الفت ما رهنما گردد 17شمارهٔ ۱۰۵: ندانم ساغر عشرت کرا سرشار می گردد 18شمارهٔ ۱۰۶: اگر آئینه بر روی تو عرض مدعا دارد 19شمارهٔ ۱۰۷: بت نامهربانم کی ز حال من خبر دارد 20شمارهٔ ۱۰۸: غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دار ...21شمارهٔ ۱۰۹: تا کلک صنع چشم تو سرمشق ناز کرد 22شمارهٔ ۱۱۰: آتش عشق که خاکم تحفه بر باد آورد 23شمارهٔ ۱۱۱: رنگ رخسار تو از رخسار گل ننگ آورد 24شمارهٔ ۱۱۲: مانی چین نقش مطبوع تو در چین آورد 25شمارهٔ ۱۱۳: غنچه از لعل تو سبق گیرد 26شمارهٔ ۱۱۴: شهاب آسا نگاهم از سپهر دیده می تا ...27شمارهٔ ۱۱۵: زلف مشکین تا به دور ماه رویش هاله ...28شمارهٔ ۱۱۶: مرا از عالم و آدم غم عشق تو بس با ...29شمارهٔ ۱۱۷: مرا عشق تو تا سرمایه دنیا و دین ب ...30شمارهٔ ۱۱۸: هر کرا زلف عنبرین باشد 31شمارهٔ ۱۱۹: هر کرا دل محو آن آئینه رخسار شد 32شمارهٔ ۱۲۰: هر کرا چشم تو صهبا می کشد 33شمارهٔ ۱۲۱: از تبسم لعل او تا نشئه از مل می ک ...34شمارهٔ ۱۲۲: تا کمند زلف او صد دل به یک مو می ...35شمارهٔ ۱۲۳: کتاب عارضش را تا سواد خط نمایان ش ...36شمارهٔ ۱۲۴: آه از دور فلک یک لحظه بر کامم نشد 37شمارهٔ ۱۲۵: ماه سیم اندام من هر چند عالی جاه ...38شمارهٔ ۱۲۶: ماه من امروز در مصر ملاحت شاه شد 39شمارهٔ ۱۲۷: تا نزاکت زان خرام قد دلجو می چکد 40شمارهٔ ۱۲۸: به اوج دلبری روی تو تا ماه تمام آ ...41شمارهٔ ۱۲۹: شبی در خاطرم زلف تو آمد 42شمارهٔ ۱۳۰: خوبرویان شیوه حیرت شعارم کرده اند 43شمارهٔ ۱۳۱: مهر عشقش در ازل خط جبینم کرده اند 44شمارهٔ ۱۳۲: شبنم عرض ادب از چشم حیران ریختند 45شمارهٔ ۱۳۳: ساغر عیش ابد گر چه به دستم دادند 46شمارهٔ ۱۳۴: از نگه تیری به جانم آن کمان ابرو ...47شمارهٔ ۱۳۵: هر کجا آن شوخ گر صیدی به ابرو می ...48شمارهٔ ۱۳۶: عشق را حسن تو قانون دگر پیدا کند 49شمارهٔ ۱۳۷: عنبر زلف کژت بازار عنبر بشکند 50شمارهٔ ۱۳۸: باده عشق تو در هر دل اگر جوش کند 51شمارهٔ ۱۳۹: رنگ و بوی باغ حسنت در چمن شور افک ...52شمارهٔ ۱۴۰: غنچه را لعل لبت دلخون کند 53شمارهٔ ۱۴۱: ارغوان در پیش رخسار تو بیرنگی کند 54شمارهٔ ۱۴۲: یار به من باز جفا می کند 55شمارهٔ ۱۴۳: غمزه مردم شکارت غارت جان می کند 56شمارهٔ ۱۴۴: عارض چون ماهش از برقع نمایان می ک ...57شمارهٔ ۱۴۵: دل به طاق ابروی او می پرستی می کن ...58شمارهٔ ۱۴۶: پرتو آئینه ام حیرتبیانی می کند 59شمارهٔ ۱۴۷: تا قماش حسن او را کاروان از ناز ب ...60شمارهٔ ۱۴۸: هر کجا شوق توام ساغر کش آمال بود 61شمارهٔ ۱۴۹: یاد ایامی که هر دم با منت پیغام ب ...62شمارهٔ ۱۵۰: صبح صادق از طلوع معنی ام آگاه بود 63شمارهٔ ۱۵۱: سرم به زیر قدوم تو گر غبار شود 64شمارهٔ ۱۵۲: بود آن روز که چشمم به رخت باز شود 65شمارهٔ ۱۵۳: تا شعاع مهر از جیب تو روشن می شود 66شمارهٔ ۱۵۴: زیر تیغ ابرویش صد مثل من گر سر ده ...67شمارهٔ ۱۵۵: نرگس مست تو آلوی هراتم ندهد 68شمارهٔ ۱۵۶: ز جوش اشک در آبم گهربار اینچنین ب ...69شمارهٔ ۱۵۷: بیا ای دل که نیرنگ و فسونت پر به ...70شمارهٔ ۱۵۸: ای نگاه شفقت آمیزت مرا از جان لذی ...71شمارهٔ ۱۵۹: هر کجا گر گردبادی حلقه می سازد غب ...72شمارهٔ ۱۶۰: در دل خیال آن قد رعنا نگاه دار 73شمارهٔ ۱۶۱: کس نباشد به سیر این گلزار 74شمارهٔ ۱۶۲: بس که اندر باغ از جنت اثر دارد به ...75شمارهٔ ۱۶۳: آنقدر دارد صفا آئینه رخسار یار 76شمارهٔ ۱۶۴: تا شنیدم از صبا افسانه های زلف یا ...77شمارهٔ ۱۶۵: پرده صبح نگه را بر رخ دلدار در 78شمارهٔ ۱۶۶: در حریم یار گر آری گذر 79شمارهٔ ۱۶۷: ای غنچه دهن لب تو شکر 80شمارهٔ ۱۶۸: باز جانم شد فدای چشم خمار دگر 81شمارهٔ ۱۶۹: تا خیال صورتش شد دیده ام را جلوه ...82شمارهٔ ۱۷۰: ای خرام ناز تو چون جلوه طاووس نر 83شمارهٔ ۱۷۱: ای روی تو آفتاب خاور 84شمارهٔ ۱۷۲: آه ازان روزی که گردیدم من از وصل ...85شمارهٔ ۱۷۳: شب که با یاد رخت داشت دلم سوز و گ ...86شمارهٔ ۱۷۴: قامتم خم گشت آخر از غم بالای ناز 87شمارهٔ ۱۷۵: گر چه در راه محبت در تک و تازم هن ...88شمارهٔ ۱۷۶: بس که از زلف تو من خاطر پریشانم ه ...89شمارهٔ ۱۷۷: رفت جان بر باد و دور از وصل جانان ...90شمارهٔ ۱۷۸: در غمت جان دادم و اما تو در نازی ...91شمارهٔ ۱۷۹: ای عارض گلگون تو از باده گهر ریز 92شمارهٔ ۱۸۰: هر چه جز عشقش مرا عار است و بس 93شمارهٔ ۱۸۱: از تبسم لعل او چون غنچه خندان است ...94شمارهٔ ۱۸۲: بر رخش آئینه را یک چشم حیران است ...95شمارهٔ ۱۸۳: با زخم تغافل ز لب یار دوا پرس 96شمارهٔ ۱۸۴: آهنگ کوهسار تو از گوش کر مپرس 97شمارهٔ ۱۸۵: می روم از خویش هر ساعت ز دنبال نف ...98شمارهٔ ۱۸۶: یک نگاه از چشم مخمورش تو را باشد ...99شمارهٔ ۱۸۷: ز خون دیده من نامه به یار نویس 100شمارهٔ ۱۸۸: گر زیان ظاهر نمائی در خیال سود با ...101شمارهٔ ۱۸۹: گر نه ای صندل برو درد سر خمار باش 102شمارهٔ ۱۹۰: چند روزی بر بنای طاق غم معمار باش 103شمارهٔ ۱۹۱: بنای عشق گرت هست خانه ویران باش 104شمارهٔ ۱۹۲: هر که را باشد چو من گر شوخ سیمین ...105شمارهٔ ۱۹۳: شهادت بسملم از یک نگاه چشم مستستش 106شمارهٔ ۱۹۴: ز خود چندان فراموشم که نآیم هیچ د ...107شمارهٔ ۱۹۵: اگر بر قاصد نظاره بخشد رخصت بارش 108شمارهٔ ۱۹۶: هر کرا گر دلبرش باشد نباشد دل برش 109شمارهٔ ۱۹۷: ندانم گرمی خونی که دارد رنگ تأثیر ...110شمارهٔ ۱۹۸: چه خاصیت بود یارب نصیب چشم زهگیرش 111شمارهٔ ۱۹۹: هر کس که پر از باده عشق است ایاغش 112شمارهٔ ۲۰۰: بتی دارم که چتر مهر باشد زیب اورن ...113شمارهٔ ۲۰۱: دمد صبح امید من اگر از شام هجرانش 114شمارهٔ ۲۰۲: چه امکان است گردد از دلم بیرون تم ...115شمارهٔ ۲۰۳: می کند نظاره تا بر روی آن تنناز ر ...116شمارهٔ ۲۰۴: تا قضا زد خیمه هستی درین نیلی بسا ...117شمارهٔ ۲۰۵: گر نه ای بلبل تو را از صحبت گل ها ...118شمارهٔ ۲۰۶: بید مجنون را به جز آشفتگی از بر چ ...119شمارهٔ ۲۰۷: هر کس که دارد یک دلبر فیض 120شمارهٔ ۲۰۸: تا شد از کتم عدم در ملک هستی بود ...121شمارهٔ ۲۰۹: بس که شب تا روز از غم گریه ها دار ...122شمارهٔ ۲۱۰: از کمال روشنی در دیده شد جای چراغ 123شمارهٔ ۲۱۱: ای به خوبی در میان خوبرویان معترف 124شمارهٔ ۲۱۲: یار ما را پیرهن از برگ گل باشد لط ...125شمارهٔ ۲۱۳: ای شوخ پریوشان آفاق 126شمارهٔ ۲۱۴: ای لعل لب تو جان عاشق 127شمارهٔ ۲۱۵: دارد چمن ز رونق فصل بهار رنگ 128شمارهٔ ۲۱۶: اگر خرامی به سوی چمن بدین نیرنگ 129شمارهٔ ۲۱۷: حافظت از چشم بد بادا خداوند تعال 130شمارهٔ ۲۱۸: مرا شوریست بر سر از غم دل 131شمارهٔ ۲۱۹: بلند است از فلک مأوای بیدل 132شمارهٔ ۲۲۰: خوشا روزی که از مضمون طغرل 133شمارهٔ ۲۲۱: عالمی از روی او دارد گلستان در بغ ...134شمارهٔ ۲۲۲: ای از بهار عارضت نظاره را جان در ...135شمارهٔ ۲۲۳: ای نرگس مستت چمن آرای تغافل 136شمارهٔ ۲۲۴: لبت لعل و قدت طوبی رخت گل 137شمارهٔ ۲۲۵: گر کسی چیند ز باغ عارضت یکبار گل 138شمارهٔ ۲۲۶: بس که آوردست نخل قامت دلدار گل 139شمارهٔ ۲۲۷: ای ز صبح عارضت شرمنده در گلزار گل 140شمارهٔ ۲۲۸: در محفل رقیبان رویت شکفته گل گل 141شمارهٔ ۲۲۹: تا به منشور سخن سرمشق طغرا گشته ا ...142شمارهٔ ۲۳۰: بشنود بلبل اگر اندر گلستان ناله ا ...143شمارهٔ ۲۳۱: بر نمی آید برون از سینه آسان ناله ...144شمارهٔ ۲۳۲: کاش در بزم ادب من دلبری می داشتم 145شمارهٔ ۲۳۳: طرب پیمای عشقم خاکساریهاست معراجم 146شمارهٔ ۲۳۴: ازان روزی که من در حلقه زلف تو اف ...147شمارهٔ ۲۳۵: خجالت مایه ام وضع پریشانیست بنیاد ...148شمارهٔ ۲۳۶: کتاب عشق می خوانم کنون فهم سبق کر ...149شمارهٔ ۲۳۷: به مضراب دگر قانون عشقت ساز می کر ...150شمارهٔ ۲۳۸: صفحه دل را ز موج باده تا مستر زدم 151شمارهٔ ۲۳۹: فروزد شمع رخسارش اگر در کلبه تارم 152شمارهٔ ۲۴۰: نوبهار ایجادم رونق حمل دارم 153شمارهٔ ۲۴۱: بنما رخ چو ماهت که ز دل برد قرارم 154شمارهٔ ۲۴۲: حجاب از رخ فکن دلبر که زارم 155شمارهٔ ۲۴۳: ای نهال قامتت نخل گلستان ارم 156شمارهٔ ۲۴۴: وه که محرم در حریمش غیر و من اندر ...157شمارهٔ ۲۴۵: ز معمار خرابی بس که همچون گنج معم ...158شمارهٔ ۲۴۶: ندانم از چه استاد ازل کردست تخمیر ...159شمارهٔ ۲۴۷: بساط هستی خود را به راهت خاک می س ...160شمارهٔ ۲۴۸: به عالم خویش را از بی خودی افسانه ...161شمارهٔ ۲۴۹: ادب سرمایه عشقم مپرس از شوخی نازم 162شمارهٔ ۲۵۰: هر گه ز ناز خندد آن جوهر تبسم 163شمارهٔ ۲۵۱: حدیث زلف او خواهم خطی از هاله بنو ...164شمارهٔ ۲۵۲: چو می از آتش شوق وصال یار در جوشم 165شمارهٔ ۲۵۳: گرفتار کمند آن خم زلف بناگوشم 166شمارهٔ ۲۵۴: ندانم شمع رخسار که روشن شد ز آمال ...167شمارهٔ ۲۵۵: نشئه از میخانه تحقیق می خواهد دلم 168شمارهٔ ۲۵۶: آبله شد سد ره منزلم 169شمارهٔ ۲۵۷: ندانم نشئه از پیمانه چشم که در جا ...170شمارهٔ ۲۵۸: نباشد جز حساب غم به جدول خط تقویم ...171شمارهٔ ۲۵۹: ناله همان به که ز دل سر کنم 172شمارهٔ ۲۶۰: چو گل زین باغ یک دل غرق خونم 173شمارهٔ ۲۶۱: بیا ای باعث شور جنونم 174شمارهٔ ۲۶۲: عشق تو بلای جان و دینم 175شمارهٔ ۲۶۳: من از ساقی برای دفع غم توقیر می خ ...176شمارهٔ ۲۶۴: عارضت آفتاب می گویم 177شمارهٔ ۲۶۵: تا نگه از چشم حیران کرده ایم 178شمارهٔ ۲۶۶: حلاوت در دلم از عشق جانان 179شمارهٔ ۲۶۷: مرحبا ای دلبر سیمین تن سیمین بدن 180شمارهٔ ۲۶۸: زیر بار عشق تو قدم دو تا خواهد شد ...181شمارهٔ ۲۶۹: در غم عشق تو آخر ناتوان خواهم شدن 182شمارهٔ ۲۷۰: با برگ رخسار گلت ای گلبدن خوارم م ...183شمارهٔ ۲۷۱: ای جفاجو اندکی قلب مرا تفریح کن 184شمارهٔ ۲۷۲: سواد سرمه شام است در چشم نگار من 185شمارهٔ ۲۷۳: تا کشد از رخ نقاب آن ماه سیمین سا ...186شمارهٔ ۲۷۴: آه از جوش صفای طبع معنی زای من 187شمارهٔ ۲۷۵: تاب رخت ندارد خورشید طاق گردون 188شمارهٔ ۲۷۶: شوخ شهر آشوب من گر بی حجاب آید بر ...189شمارهٔ ۲۷۷: به یاد خنده آن لعل میگون 190شمارهٔ ۲۷۸: بتی دارم که صد میخانه باشد در کنا ...191شمارهٔ ۲۷۹: قدر مسیحا برد لعل سخندان او 192شمارهٔ ۲۸۰: شوخی که بگذرد ز دل ما سنان او 193شمارهٔ ۲۸۱: سرو و صنوبر شد خجل از قامت زیبای ...194شمارهٔ ۲۸۲: برد دلم را ز ره زلف سمنسای او 195شمارهٔ ۲۸۳: ماه تمام من که منم مستمند تو 196شمارهٔ ۲۸۴: دلبرم را هست گویا سیر صحرا آرزو 197شمارهٔ ۲۸۵: از قامت بلندت قمری به لحن کوکو 198شمارهٔ ۲۸۶: دل پیش تو کشف راز کرده 199شمارهٔ ۲۸۷: ای عشق بلای جان شدستی 200شمارهٔ ۲۸۸: ای غنچه خندان من از بوستان کیستی؟ ...201شمارهٔ ۲۸۹: یاد ایامی که سوی ما خرامی داشتی 202شمارهٔ ۲۹۰: آن روز وعده تو سرآمد نیامدی 203شمارهٔ ۲۹۱: عارضت خورشید اوج دلبری 204شمارهٔ ۲۹۲: با لب لعل تو طوطی نکند هم سخنی 205شمارهٔ ۲۹۳: ای فلک داد از جفایت در چه حالم کر ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ