کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امروز که در کوی خرابات الستم
    از حسرت یاقوت لبت باده پرستم
    سجاده و تسبیح به یک گوشه نهادم
    وز کفر سر زلف تو زنار ببستم
    ترک سر و زر کردم و دین و دل و دنیا
    در دیر مغان رفتم و فارغ بنشستم
    دردانه طمع کردم و در دام فتادم
    فارغ شدم از دانه و از دام بجستم
    ای مطرب خوش نغمه! بزن پرده ی عشاق
    وی ساقی وحدت! بده آن باده به دستم
    هیچم خبری نیست ز فردای قیامت
    امروز که چون نرگس سرمست تو مستم
    چون من شدم از دست، بگیر از سر یاری
    دست من افتاده که در پای تو پستم
    در عالم وحدت که در آن هیچ نگنجد
    چون نیستم، ای خواجه! مپندار که هستم
    چون حیدر کرار به فرمان محمد
    در کعبه ی جان رفتم و بتها بشکستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha