کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    الا ای سرو نسرین بر! که سنبل بر سمن داری
    خطا در طره ی پرچین، حبش گرد ختن داری
    ز برگ گل به رنج آیی چرا گل در سمن پوشی
    ازین به جامه دربر کن که بس نازک بدن داری
    می از لعل تو می نوشم که در مستی شکر بخشی
    دل از زلف تو می جویم که در گیسو شکن داری
    تویی لیلی که چون مجنون هزاران خسته دل کشتی
    تویی خسرو که چون شیرین هزاران کوهکن داری
    مگر در زلف شبرنگش گذر کردی که مشکینی
    الا ای باد نوروزی که بوی یار من داری
    قمر در شام و خور در دام و شب بر بام و لب می فام
    شکر در کام و می در جام و گل در پیرهن داری
    شکر شیرین، قمر رنگین، گهر پروین، نظر جان بین
    سپر پرچین، خطا در چین، حبش گرد ختن داری
    شب پیچان، رخ جانان، در و مرجان، حیات جان
    خط ریحان، گل خندان، بهار و نسترن داری
    شکر می پوش و گل در جوش و لب خاموش و من مدهوش
    روان در نوش و دُر در گوش و گوهر در دهن داری
    میانت کس نمی بیند کمر گردش چه می بندی؟
    دهانت هست ناپیدا، کجا جای سخن داری؟
    چو در گلزار رخسارت غبار خط محقق شد
    به ریحان نسخ کن عنبر که سنبل بر سمن داری
    در اصفاهان حسینی وار با عشاق در نوروز
    دل حیدر به چنگ آور که خود وجه حسن داری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha