کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بت سمن بر سیمین عذار سنگین دل
    چگونه صبر کند در غم تو چندین دل
    ز عشق حقه ی لعل تو می دهد جان، جان
    به کفر طره ی زلف تو می دهد دین، دل
    دل تو بر من بی دین و دل نمی بخشد
    بگو که تا چه کنم در زمانه با این دل؟
    به خون خویش چو فرهاد می کند بازی
    ز عشق آن لب شکرفشان شیرین، دل
    در آرزوی خیال تو ساخت چندین جان
    در انتظار جمال تو سوخت مسکین دل
    از آن زمان که نظر کرد و عارض تو بدید
    نمی کند نظری سوی ماه و پروین، دل
    ز عشق روی تو چون حیدر پریشان حال
    به خون خویش کند روی خویش رنگین دل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha