کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از پرده ی صبح دوم خورشید تابان می رسد
    یا در بر صاحب دلان آن راحت جان می رسد
    در مجلس آزادگان در بزم کار افتادگان
    گلبرگ خندان می دمد، سرو خرامان می رسد
    یعقوب بینا می شود، دولت مهیا می شود
    کز ملک مصر دلبری یوسف به کنعان می رسد
    با روی چون حور و پری، با زلف و خال عنبری
    با مهر و ماه و مشتری سلطان خوبان می رسد
    ای جان عاشق مست تو، دلها همه پابست تو
    فریاد ما از دست تو در گوش سلطان می رسد
    سازم کنون درمان دل نبود دگر افغان دل
    کامروز در بستان دل آن میوه ی جان می رسد
    هر کس که با یاری بود یا در سمن زاری بود
    در مجلس روحانیان دردش به درمان می رسد
    تا سبزه بر گرد لبش از مشک پیدا می شود
    خضر خط دلجوی او در آب حیوان می رسد
    عاشق اگر خون می خورد هجرش به پایان می رود
    حیدر اگر جان می دهد جانش به جانان می رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha