حیدر شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶ - و له ایضا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امروز که در کوی خرابات الستم از حسرت یاقوت لبت باده پرستم سجاده و تسبیح به یک گوشه نهادم وز کفر سر زلف تو زنار ببستم ترک سر و زر کردم و دین و دل و دنیا در دیر مغان رفتم و فارغ بنشستم دردانه طمع کردم و در دام فتادم فارغ شدم از دانه و از دام بجستم ای مطرب خوش نغمه! بزن پرده ی عشاق وی ساقی وحدت! بده آن باده به دستم هیچم خبری نیست ز فردای قیامت امروز که چون نرگس سرمست تو مستم چون من شدم از دست، بگیر از سر یاری دست من افتاده که در پای تو پستم در عالم وحدت که در آن هیچ نگنجد چون نیستم، ای خواجه! مپندار که هستم چون حیدر کرار به فرمان محمد در کعبه ی جان رفتم و بتها بشکستم حیدر شیرازی