کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خاقانیا چه مژده دهی کز سواد ملک

    یک باره فتنهٔ دو هوائی فرو نشست

    آن را که کردگار برآورد، شد بلند

    و آن را که روزگار فرود برد گشت پست

    گفتند خسته گشت فریدون و جان سپرد

    زان تیر کز کمان کمینه کسی بجست

    من کاین سخن شنیدم کردم هزار شکر

    واندر برم ز گریهٔ شادی نفس ببست

    من خاک آن، عطارد پران چار پر

    کو بال آن ستارهٔ راجع فرو شکست

    نحسی که داشت چون مه نخشب مزوری

    از لاف آفتاب او خلق باز رست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha