کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خاقانیا ز دل سبکی سر گران مباش

    کو هر که زادهٔ سخن توست خصم توست

    گرچه دلت شکست ز مشتی شکسته نام

    بر خویشتن شکسته دلی چون کنی درست

    چون منصفی نیابی چه معرفت چه جهل

    چون زال زر نبینی چه سیستان چه بست

    مسعود سعد نه سوی تو شاعری است فحل

    کاندر سخنش گنج روان یافت هر که جست

    بر طرز عنصری رود و خصم عنصری است

    کاندر قصیده‌هاش زند طعنه‌های چست

    آتش ز آهن آمد و زو گشت آهن آب

    آهن ز خاره زاد و از او گشت خاره سست

    فرزند عاق ریش پدر گیرد ابتدا

    فحل نبهره دست به مادر برد نخست

    حیف است این ز گردش ایام چاره نیست

    کاین ناخنه به دیدهٔ ایام ما برست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha