کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اهل بایستی که جان افشاندمی

    دامن از اهل جهان افشاندمی

    گر مرا یک اهل ماندی بر زمین

    آستین بر آسمان افشاندمی

    شاهدان را گر وفائی دیدمی

    زر و سر در پایشان افشاندمی

    گر وفا از رخ برافکندی نقاب

    بس نثارا کان زمان افشاندمی

    گر مرا دشمن ز من دادی خلاص

    بر سر دشمن روان افشاندمی

    بر سرم شمشیر اگر خون گریدی

    در سرشک خنده جان افشاندمی

    گر مقام نیست هستان دانمی

    هستی خود در میان افشاندمی

    جرعهٔ جان از زکات هر صبوح

    بر سر سبوح خوان افشاندمی

    لعل تاج خسروان بربودمی

    بر سفال خمستان افشاندمی

    دل ندارم ورنه بر صید آمدی

    هر خدنگی کز کمان افشاندمی

    گرنه خاقانی مرا بند آمدی

    دست بر خاقان و خان افشاندمی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha