کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم

    گویند صبر کن، نه همانا من آن کنم

    درد فراق را به دکان طبیب عشق

    بیرون ز صبر چیست مداوا، من آن کنم

    گوئی زبان صبر چه گوید در این حدیث

    گوید مکن خروش به عمدا، من آن کنم

    گر هیچ تشنه در ظلمات سکندری

    دل کرد از آب خضر شکیبا من آن کنم

    یاران به درد من ز من آسیمه سر ترند

    ایشان چه کرده‌اند بگو تا من آن کنم

    آتش کجا در آب فتد چون فغان کند

    در آب چشم از آتش سودا من آن کنم

    آن ناله‌ای که فاخته می‌کرد بامداد

    امروز یاد دار که فردا من آن کنم

    گفتی که یار نو طلبی و دگر کنی

    حاشا که جانم آن طلبد یا من آن کنم

    انده گسار من شد و انده به من گذاشت

    وامق چه کرد ز انده عذرا، من آن کنم

    کاووس در فراق سیاوش به اشک خون

    با لشکری چه کرد به تنها، من آن کنم

    خورشید من به زیر گل آنجا چه می‌کند

    غرقه میان خون دل اینجا من آن کنم

    فریاد چون کند دل خاقانی از فراق

    از من همان طلب کن زیرا من آن کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha