کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آبم ببرد بخت، بس ای خفته بخت بخ

    نانم نداد چرخ، زهی سفله چرخ زه

    در خواب رفته بختم و بیدار مانده چشم

    لا الطرف لی ینام ولاالجد ینتبه

    چون ماه چار هفته شد ستم به هفت حال

    حالی چنان که لیس علی‌الخلق یشتبه

    دل چون قلم در آتش و تن کاغذ اندر آب

    فالنار احرقته و الماء حل به

    ایام دمنه طبع و مرا طالع است اسد

    من پای در گل از غم و حسرت چو شتربه

    از کیسهٔ کسان منم آزاد دل که آز

    آزاد را چو کیسه گلو درکشد بزه

    خشنودم از خدای بدین نیتی که هست

    از صد هزار گنج روان گنج فقر به

    چون جان صبر در تن همت نماند نیست

    گو قالب نیاز ممان هرگز و مزه

    دولت به من نمی‌دهد از گوسفند چرخ

    از بهر درد دنبه و بهر چراغ په

    الحق غریب عهدم و از قائلان فزون

    هرچند کاهل عهد کهان را کنند مه

    بیمار جان رمیده برون آمدم ز ری

    شاخ حیات سوخته و برگ راه نه

    شب تا به چاشت راه روم پس به گرمگاه

    بر هر در دهی طلبم منزل نزه

    بیماری گران و به شب راندن سبک

    روز آب چون به من نرسد زان خران ده

    از بیم تیغ خور سفرم هست بعد از آنک

    روز افکند کلاه و زند شب قبا زره

    بر ره چو اسب سایه کند گویدم غلام

    کاین سایه فرش توست فرود آی و سربنه

    از تب چو تار موی مرا رشتهٔ حیات

    و آن موی همچو رشتهٔ تب‌بر به صد گره

    غایب شد از نتیجهٔ جانم میان راه

    یک عیبه نظم و نثر که از صد خزینه به

    یارب چو فضل کردی و جان باز دادیم

    رحمی بکن نتیجهٔ جان نیز باز ده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha