کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کیست ز اهل زمانه خاقانی

    که تو اهل وفاش پنداری

    دوستی کز سر غرض شد دوست

    هان و هان تاش دوست نشماری

    خواجه گوید که دوست دار توام

    پاسخش ده که دوست چون داری

    تا عزیزم مرا عزیز کنی

    چون شد خوار خوار انگاری

    یا بلندم کنی گه پستی

    یا عزیزم کنی گه خواری

    با من این دوستی به شرطی کن

    کاخر آن شرط را بجای آری

    کان خطائی که حق ز من بیند

    گر تو بینی ز من نیازاری

    ور شود خصم من زبردستی

    زیر پای بلام مگذاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha