کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با دلم چشم از نهان می‌گفت کز مرگ عماد

    تا کی آب چشم پالائی که بردی آب چشم

    از ره گوش آمدت بر راه چشم این حادثه

    گوش را بربند آخر، چند بندی خواب چشم

    دل به خاکش خورد سوگندان که ننشینم ز پای

    تا سر خاکش نیندایم هم از خوناب چشم

    چشم در خاکش بمالم تا شود سیماب ریز

    گوش را یک سر بین بارم هم از سیماب چشم

    چون نگردد چشم من روشن به دیدار عماد

    از سرشک شور حسرت برده باشد آب چشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha