کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ایا خسروی کز پی جاه خویش

    فلک را به جاهت نیاز آمدست

    ازین یک غلام تو یعنی جهان

    که با خفته بختم به راز آمدست

    که داند که بی‌صبر کوتاه عمر

    به رویم چه رنج دراز آمدست

    نگوئیش کاندر جفای فلان

    ز ما کی ترا این جواز آمدست

    به کشتی نوحم رسان هین که غم

    چو طوفان به گردم فراز آمدست

    ترا سهل باشد مرا ممتنع

    نه پای تو در سنگ آز آمدست

    بده زانکه کارم درین کوچ تنگ

    تو گویی مگر ترکتاز آمدست

    از آن پس که اسبی و فرشیم نیست

    به زینی و یک خیمه باز آمدست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha