به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
من بدعهد را چه میگویی
هرچه گویی سزای آن هستم
حاکم ار جرم من بود مردم
داور ار لطف تو بود جستم
لطف باری بریده باد از من
تا به خدمت چرا نپیوستم
میندانم ز پای سر زین غم
تا برفت آن سعادت از دستم
خواستم تا بیایم و گویم
کز حریفان دینه چون رستم
به سر تو که ذات هشیاریست
که هنوز این زمان چنان مستم
که گشادن نمیتوانم چشم
وین قوافی به حیله بربستم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.