به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
شجاعی ای خط و شعر تو دام و دانهٔ عقل
هزار مرغ چو من صید دام و دانهٔ تو
ز من زمین خداوند من ببوس و بگوی
که ای زمانهٔ فضل و هنر زمانهٔ تو
نزاد مادر گیتی به صد هزار قران
نه چون تو یا چو جگرگوشهٔ یگانهٔ تو
چو گردکی که رساند زمین به دامن تو
چو مویکی که ستاند هوا ز شانهٔ تو
اگر ز روی ضرورت کرانه کردم دوش
ز خدمت تو و بیرون شدم ز خانهٔ تو
تو بر زمانه نه آن پر گشاده سیمرغی
که خوابگاه مگس شاید آشیانهٔ تو
ز جاه تو چه عجب کاختران کرانه کنند
بر آسمان ز موازات آسمانهٔ تو
مرا ز خدمت تو جاه تست مانع و بس
که حایلست مرا جاه بیکرانهٔ تو
وگرنه مردمک چشم من چه خواهد آن
که معتکف بنشیند بر آستانهٔ تو
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.