به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
سراجی ای ز مقیمان حضرت ترمد
رسید نامهٔ تو همچو روضهای ز بهشت
حدیث فخری منحول اندرو کرده
که دست و طبعش جز دوک آن حدیث نرشت
غرض چه یعنی دزدیست بیحیا آخر
من این ندانم کز ماده گاو ناید کشت
به کعبهٔ سخن اندر چه ذکر او رانی
که ذکر او نکند هیچ کافری به کنشت
گواهیش که گواهی خود در این محضر
ز ننگ او به همه شهر خود دو کس ننوشت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.